353
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

به هر روي، نقل‌هاي شيعي وي چندان هست که اطمينان حاصل کنيم که وي در جمع شيعيان امامي بوده و بر خلاف مورخاني که گرايش‌هايي چون تشيع عراقي دارند، او را يک شيعه امامي اصيل بدانيم. با اين حال، شگفت آن است که با وجود اين روايات در منابع کهن، رجال‌شناسان کهن و متأخر توجهي به شناخت شخصيت او نداشته‌اند.
شايد لازم باشد بيفزاييم که نه تنها نجاشي، بلکه ابن‌نديم نيز ـ که متقدم بر وي بوده و دستي بر آثار کهن داشته ـ وي را نشناخته و نامي از وي در متن موجود الفهرست نيست. فقهاي قرون بعدي نيز با وي آشنايي نداشته‌اند؛ از جمله مقدس اردبيلي وقتي به يک روايت او از امام هادي(عليه السلام) اشاره مي‌کند، او را فردي مجهول معرفي مي‌نمايد. 1
از متأخران، مامقاني در تنقيح المقال، ذيل نام وي، صرفاً اشارتي به چند حديث او دارد و مي‌نويسد که وي در طريق صدوق در کتاب الفقيه قرار گرفته است. اشارتي هم به روايت وي در الکافي دارد. مرحوم تستري، با همه دقتي که در اين قبيل موارد دارد، در قاموس، 2 تنها عبارت ابوالفرج را در مذمت وي آورده و همين مقدار نشان داده است که شخصيت حديثي او را با شخصيت تاريخي او تا حدودي تطبيق کرده است؛ اما از اين بالاتر نرفته است. در معجم رجال الحديث، 3 در سه مدخل جدا، با احتمال اين که بسا يکي باشند، از او و رواياتش در منابع حديثي شيعه ياد شده است. احاديثي که از طريق نوفلي از امامان نقل شده، عبارت است از:
1. از نوفلي از حسن بن صالح از برخي از اصحابش روايت کرده است:
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ( يَمْشِي بَعْدَ يَوْمِ النَّحْرِ حَتَّى يَرْمِيَ الْجـَمْرَةَ ثُمَّ يَنْصَرِفُ رَاكِباً وَ كُنْتُ أَرَاهُ مَاشِياً بَعْدَ مَا يُحَاذِي الْمـَسْجِدَ بِمِنًى. قَالَ وَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ النَّوْفَلِيُّ عَنِ الْحـَسَنِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ، نَزَلَ أَبُو جَعْفَرٍ( فَوْقَ الْمـَسْجِدِ بِمِنًى قَلِيلا عَنْ دَابَّتِهِ حَتَّى تَوَجَّهَ لِيَرْمِيَ الْجـَمْرَةَ عِنْدَ مَضْرِبِ عَلِيِّ بْنِ الْحـُسَيْنِ(، فَقُلْتُ لَهُ، جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ نَزَلْتَ هَاهُنَا؟ فَقَالَ، إِنَّ هَاهُنَا مَضْرِبَ عَلِيِّ بْنِ الْحـُسَيْنِ( وَ مَضْرِبَ بَنِي هَاشِمٍ وَ أَنَا أُحِبُّ أَنْ أَمْشِيَ فِي مَنَازِلِ بَنِي هَاشِمٍ. 4
2. مورد ديگري که ارتباط علي بن محمد نوفلي را با امام جواد علیه السلام نشان مي‌دهد، چنين است:
محمد بن علي بن محبوب از موسي بن جعفر بغدادي از علي بن محمد بن سليمان النوفلي، قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي( أَسْأَلُهُ عَنْ أَرْضٍ أَوْقَفَهَا جَدِّي عَلَى الْـمُحْتَاجِينَ مِنْ وُلْدِ فُلانِ بْنِ فُلانٍ الرَّجُلِ الَّذِي يَجْمَعُ الْقَبِيلَةَ وَ هُمْ كَثِيرٌ مُتَفَرِّقُونَ فِي الْبِلادِ وَ فِي وُلْدِ الْوَاقِفِ حَاجَةٌ شَدِيدَةٌ

1.. مجمع الفائدة و البرهان، ج۳، ص۲۰۷ و نيز سبزواري در ذخيرة المعاد، ج۲، ص۳۸۴؛ الحدائق الناضرة، ج۱۱، ص۴.

2.. ج۷، ص۵۵۵-۵۵۶.

3.. ج۱۳، ص۱۵۵- ۱۵۷، ۱۹۰.

4.. الکافي، ج۴، ص۴۸۶.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
352

تنها تعابير تندي که درباره وي و به خصوص پدرش وجود دارد از سوي ابوالفرج اصفهاني (م 356ق) است که آن هم مي‌تواند انگيزه مذهبي داشته باشد. ابوالفرج دقيقاً از روي تعلق خاطر زيدي‌گري خود، او را به عنوان يک فرد امامي مورد حمله قرار داده و مي‌گويد که عقيده امامي او سايه بر نقل‌هايش انداخته است. به علاوه، از اين که پدر او اخبار را از افواه مردم جمع آوري مي‌کرده، برآشفته و آن نقل‌ها را به عنوان «اراجيف» وصف کرده است. اين در حالي است که خود وي در مقاتل، بويژه در الاغاني (با نقل صد روايت کوتاه و بلند از وي، بيشترين حجم روايت را از او نقل کرده است. بي‌توجهي متون زيديه به او در نقل اخبار طالبيان تا اندازه‌اي مي‌تواند ناشي از نگرشي مشابه ابوالفرج در آنان نسبت به نوفلي باشد.
عبارت ابوالفرج در نقد نوفلي در اوائل اخبار مربوط به ابوالسرايا در مقاتل چنين است:
کان يقول بالامامة فيحمله التعصب لمذهبه علي الحيف في ما يرويه ونسبة من روي خبره من أهل هذا المذهب إلي قبيح الافعال؛ و اکثر حکاياته في ذلک عن أبيه موقوفاً عليه لايتجاوزه، و أبوه حينئذ مقيم بالبصرة لايعلم بشيء من أخبار القوم الا ما يسمعه من ألسنة العامة علي سبيل الأراجيف.۱
از ديگر کساني که مستقيم از نوفلي نقل کرده و خود از مورخان برجسته است، محمد بن حبيب (م245ق) نويسنده المنمق و المحبر است که در کتاب المنمق ۲ خبري از او آورده است.
خطيب بغدادي از عمر بن محمّد بن عبد الملك بن أبّان بن أبي حمزة، كاتب و وزير و شاعر معروف به ابن الزيات (م 232ق) ـ که به وزارت معتصم هم رسيد ـ به عنوان يکي از راويان از علي بن محمد نوفلي و عمر بن شبه ياد کرده است. ۳
با توجه به سن پدر وي و نقلي که از خود نوفلي در سال 250ق روايت شده است، بايد حدس زد که درگذشت وي بعد از اين سال و به احتمال، پيش از 260ق، بوده است؛ زيرا سن بيش از آن براي وي معقول نمي‌نمايد.

نوفلي امامي و احاديث وي در منابع حديثي شيعه

علي بن محمد نوفلي يک شخصيت حديثي ـ شيعي، اما محدود دارد و شايد به همين دليل، چندان مورد توجه منابع رجالي شيعه قرار نگرفته است. در واقع، با وجود آن که از وي بيش از بيست روايت در منابع مختلف روايي شيعه هست، اما مدخلي به جز آنچه که به طور اشاره در رجال الطوسي در زمره اصحاب امام هادي(عليه السلام) آمده است، درباره وي ديده نمي‌شود. علاوه بر ارتباط مستقيم او با امام هادي(عليه السلام)، نقل عبدالله بن جعفر حميري از وي ۴ و بسياري از شواهد ديگر نشان از حضور او در محافل علمي جامعه شيعه امامي دارد.

1.. مقاتل الطالبيين، ۳۴۴.

2.. ص۳۵۴- ۳۵۶.

3.. تاريخ بغداد، ج ۱۱، ص۲۱۶.

4.. بحار الانوار، ج۶، ص۲۸۸ از کامل الزيارات.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33083
صفحه از 423
پرینت  ارسال به