367
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

سرانجام، او در اين مقدمه، استدلال مي‌كند كه چون قرآن حجّت و راهنماي انسان‌هاست و بدون آگاهي از تفسير و تأويل آن، حجّت بودنش عملاً تحقق نمي‌يابد. پس كوشش براي فهم قرآن و آگاهي از تفسير و تأويل آن واجب است. ۱
در تفسير هر سوره، ابتدا نام سوره و سپس عدد آيات آن را بيان مي‌دارد، آن‌گاه، مكّي يا مدني بودن سوره را مشخص و اختلاف نظرها را در اين مبحث مطرح مي‌كند و آيات مكّي در سوره‌هاي مدني و نيز عكس آن را معلوم مي‌دارد و گاه، به ذكر فضايل سوره‌ها مي‌پردازد كه اندك است.
پس از آن، به تفسير آيه‌ها مي‌پردازد. آيه‌ها را به بخش‌هاي مختلف تقسيم و هر بخش را جداگانه تفسير مي‌كند. در تفسير هر قسمت، به تبيين معناي واژگان و مفردات آيه مي‌پردازد و به اين امر بسيار توجّه دارد و در سراسر كتاب در موارد محدودي به شعر شاعران عرب نيز توجّه و استشهاد مي‌كند.
او براي تفسير در نهايت اختصار به تشريح عبارت‌هاي موجود در آيه‌ها مي‌پردازد و ذيل هر بخش، اقوال مختلفي را از صحابه و تابعان مي‌آورد و چون تفسير وي، تفسير روايي به شمار مي‌رود، در اكثر موارد، تفسير آيات را به همين نقل قول‌ها محدود و منحصر مي‌سازد و معمولاً براي اين اقوال سندي ذكر نمي‌كند.
سمرقندي، بيشتر به تبيين واژگان، شرح عبارت‌هاي موجود در آيات و توضيح و تفسير مفهوم كلّي هر آيه توجه دارد و از تفصيل و توسعه دادن سخن پرهيز مي‌كند؛ امّا از بيان وجوه اعراب و تبيين جنبه‌هاي نحوي و صرفي آيه‌ها غافل نمي‌ماند. به لحاظ اهميتي كه «مقوله نقل اخبار و روايات» در تفسير وي دارد، به اسباب نزول آيه‌ها ـ ‌كه چون ديگر متقدمان ۲ در تفسير بحرالعلوم نيز بر نقل متكي است ـ ۳ بسيار توجه مي‌كند. در مواردي نيز با قيد «قيل و يقال»، به سخناني اشاره مي‌كند كه به آن اعتماد ندارد يا اعتمادش اندك است. تخصّص اين دانشمند در فقه و اخلاق به نحوي محسوس بر تفسيرش تأثير گذارده است. ۴
از مباحث ديگر مطرح در تفسير سمرقندي موضوع قراءات و وجوه اختلاف قرائت واژگان قرآن كريم است كه از ميان قراءات مختلف، بنابر دليل، يكي از وجوه قراءات را ترجيح مي‌دهد.
سمرقندي به مقوله «تناسب آيات و سُوَر» و «تناسب آغاز و انجام سوره‌ها» نمي‌پردازد و اين مهم در تفسير وي جايگاهي ندارد. به مباحث عقلاني و كلامي، علي رغم تبحّر و نگاشتن كتاب‌هايي در علم كلام، كم توجّه نموده است، لكن به مباحث فقهي در حدّ ضرورت پرداخته است. حاصل كلام، آن كه اين تفسير از تفاسير متوسط و روايي است كه در آن تفسير به روايت با تفسير به درايت درآميخته است، لكن چون جنبه نقلي آن بر جنبه عقلي مي‌چربد، جزء تفاسير نقلي طبقه بندي مي‌شود ۵ كه در قرن چهارم تأليف شده و همان ويژگي‌هاي مؤلّفات اين قرن را داراست.

1.. همان.

2.. الإتقان في علوم القرآن،ج۱، ص۱۱۴ ـ ۱۱۵.

3.. تفسير السمرقندي، ج۳، ص۴۲۱، ۴۲۷، ۴۵۹، ۵۰۶، ۵۲۳، ۵۲۵.

4.. همان، ج‌۲، ص۴۳۶ ـ ۴۳۸.

5.. التفسير و المفسرون، ج۱، ص۲۲۶.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
366

استادان سمرقندي متعدّد بوده‌اند كه برخي از آنان عبارت‌اند از: ابوجعفر بلخي، خليل بن احمد قاضي، (شيخ حنفيان و پيشواي حديث و فقه)، محمّد بن فضل بلخي مفسّر، و پدرش محمد بن ابراهيم سمرقندي كه از وي بسيار روايت مي‌كند. ۱ از شاگردان سمرقندي به لقمان بن حكيم فرغاني، احمد بن محمد ابوسهل و ابومالك نعيم الخطيب مي‌توان اشاره نمود. ۲

احوال و آثار علمي سمرقندي

سمرقندي در فقه، تفسير، كلام و عقايد، ادبيّات و علوم قرآني متخصّص و صاحب نظر بوده و در فقه بر معاصران خود برتري داشته است. او به فقه حنفي اهتمام داشته و براي همين به بلخ سفر كرده است. ۳ او در حوزة مطالعات قرآني، تفسير بحرالعلوم را تأليف كرد كه خود شاهد گوياي تبحّر او در اين فن است. در كلام و عقايد زبردست و به مناظرة علمي با صاحب نظران مشهور بود. با زبان و ادبيات پارسي و عربي نيك آشنا بود و اقوال حكيمان و فيلسوفان را مي‌دانست. ۴ اطلاعات علمي گسترده و شخصيت چند وجهي سمرقندي منشأ آثار گونه‌گون و مؤلّفات متعددي گرديده است كه از آن ميان در فقه، خزانة‌الفقه، عيون‌المسائل، مقدمه ‌أبي‌ليث ‌في ‌الصلاة، النوازل في الفتاوي، تأسيس النظائر الفقهيه، المبسوط، فتاوي أبي‌الليث و... ، ۵ در تفسير و علوم قرآني، به تفسير سمرقندي، مشهور به بحرالعلوم ۶ در عقايد وكلام، به رسالة في المعرفة و الايمان، أسرار الوحي، اصول الدين و... ، ۷ در زهد و اخلاق، به تنبيه الغافلين، بستان العارفين و... ۸ مي‌توان اشاره كرد.

شيوه تنظيم و تأليف بحر العلوم

سمرقندي، تفسير خود را با مقدمه كوتاهي آغاز مي‌كند و رواياتي مُسنَد را از پيامبر و صحابه در باب اهميت علم تفسير در مقدمه خود مي‌آورد و دانش پژوهان را به تأمل و تحقيق در قرآن دعوت مي‌كند. او اقدام به تفسير قرآن را تنها براي كساني مجاز مي‌شمارد كه توانايي و شرايط لازم را دارا باشند. از نظر وي، شرايط لازم براي تفسير قرآن دو چيز است: يكي، «آگاهي از وجوه لغت» و ديگر، «علم به احوال و اسباب نزول». از نظر او، چنان‌چه شخص اين شرايط را نداشته باشد، در مقام تفسير بايد صرفاً ناقل كلام مفسران داراي صلاحيت و صاحب نظران اين فنّ باشد؛ در غير اين صورت، به عرصه تفسير به رأي پاي نهاده كه سخت نكوهيده است. ۹

1.. المفسرون، ص۱۷۴؛ مقدمه بر تفسير بحرالعلوم، ص۹ ـ ۱۰.

2.. مقدمه بر تفسير بحرالعلوم، ص۱۰ـ ۱۱.

3.. المفسرون، ص۱۷۳.

4.. همان.

5.. كشف الظنون، ج۱، ص۷۰۳، ج۲، ص۱۲۰؛ مقدمه بر تفسير بحرالعلوم، ص۱۰ ـ ۱۱.

6.. مقدمه بر تفسير بحرالعلوم‌، ص۱۰ ـ ۱۱.

7.. همان؛ هدية العارفين، ج‌۲، ص۴۹۰.

8.. تفسير التفسير السمرقندي، ج۱، ص۷۲ ـ ۷۳.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 35424
صفحه از 423
پرینت  ارسال به