5
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود: «خداوند، مخلوقاتش را در تاريكى آفريد و نور خود را بر آنها تاباند. هر كس از آن نور برخوردار شد، هدايت گرديد و هر كس آن را گم كرد، گم راه شد. به اين جهت مى گويم: قلم تقدير، بر اساس علم خدا رقم خورده است».
از سُراقة بن مالك نقل شده است كه مى گويد:
قُلتُ لِرَسولِ الله صلی الله علیه و آله: أَنَعمَلُ عَلى ما قَد جَفَّ بِهِ القَلَمُ و جَرَت بِهِ المَقادِيرُ أو لِأمرٍ مُستَقبَلٍ؟ قال: «يَا سُرَاقَةُ! اِعمَل لِمَا جَفَّ بِهِ القَلَمُ وَ جَرَت بِهِ المَقادِيرُ، فَإِنَّ كُلّاًمُيَسَّرٌ»؛ 1
به پيامبر خدا گفتم: آيا بر اساس آنچه قلمِ تقدير رقم زده و مقدّراتْ بر آن جارى شده، كارى مى كنيم و يا بر اساس [تصميم] آينده؟ فرمود: «اى سُراقه، بر اساس آنچه قلمِ تقدير رقم زده، و مقدّراتْ جارى شده، كار كن؛ چ0را كه حقّاً همه مهيّا شده اند (براى آنچه به خاطرش آفريده شده اند)».
و نيز در كتاب علل الشرا‌يع آمده است:
هبط جبرئيل( على رسول الله صلی الله علیه و آله و قال: يا مُحَمَّدُ، وَيلٌ لِوُلدِكَ مِن وُلدِ العَبّاسِ. فَخَرَجَ النَّبِيُّ( إلَى العَبّاسِ فَقالَ: يا عَمُّ! وَيلٌ لِوُلدي مِن وُلدِكَ! فَقالَ: يا رَسولَ اللَّـهِ! أفَأَجُبُّ نَفسي؟ قال: «جَفَّ القَلَمُ بِمَا فِيهِ»؛ 2
جبرئيل( بر پيامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: اى محمّد، واى به حال فرزندانت از دستِ فرزندانِ عباس! پس پيامبر صلی الله علیه و آله نزد عبّاس رفت و به او فرمود: عمو، واى به حال فرزندانِ من از دستِ فرزندانت! عبّاس گفت: اى پيامبر خدا، آيا خودم را عقيم كنم؟ پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «قلم تقدير، بر اين كار، رقم خورده است».
دسته دوم، احاديثى هستند كه دلالت دارند بر اين‌که عدّه اى از مردم، براى بهشتْ آفريده شده اند و عدّه اى براى دوزخ و هر يك تنها توانايى كارى را دارند كه براى آن آفريده شده اند؛ بدين معنا كه بهشتيان، توفيق انجام دادن اعمالى را پيدا مى كنند كه آنها را به بهشت مى بَرد و دوزخيان، موفّق به كارهايى مى شوند كه آنها را مستحقّ آتش دوزخ مى گردانَد.
عمران بن حصين، روايت كرده است:
قيلَ: يا رسول الله! أعُلِمَ أهلُ الجنّة من أهلِ النارِ؟ فَقالَ: «نَعَم». قيلَ: فَفيمَ يَعمَلُ العامِلون؟ قالَ: «كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ»؛ 3
گفته شد: اى پيامبر خدا، آيا بهشتيان از جهنميان، بازشناخته شده اند؟ پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آرى». گفته شد: عمل كنندگان، بر چه اساسى عمل مى كنند؟ فرمود: «هر كس براى آنچه به خاطرش آفريده شده، مُهيّاست».

1.. المعجم الكبير، ج۷، ص۱۲۸، ح۶۵۸۸.

2.. ر.ك: علل الشرائع، ج۲، ص۳۴۸، ح۷.

3.. صحيح مسلم، ج۸، ص۲۰۴۱، ح۲۶۴۹.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
4

در اين نوشتار، ابتدا اين روايات را دسته‌بندي كرده و نقل مي‌كنيم. سپس، در بخش دوم نوشتار چگونگي جمع ميان اين دو گونه روايات تبيين مي‌گردد.

يك. دسته‌بندي احاديث

اين احاديث را به پنج دسته مى توان تقسيم كرد:
دسته اول، احاديثى هستند كه تأكيد مى كنند قلم تقدير الهى، آنچه را تا قيامت پديد مى آيد، رقم زده و نوشته آن نيز خشك شده است (اشاره به اين‌که مقدّرات الهى، تا قيامت، مشخّص و غير قابل تغييرند). به اين دسته از روايات، احاديث «جَفُّ القلم» گفته مى شود؛ مانند اين‌که ابن عباس از پيامبر خدا( روايت كرده كه به او فرمود:
إذا سَأَلتَ فَسَلِ اللهَ وَإذا استَعَنتَ فَاستَعِن بِاللَّـهِ، فَقَد جَفَّ القَلَمُ بِما هُوَ كائِنٌ إلى يَومِ القِيامَةِ فَلَو جَهَدَ الخَلائِقُ أن يَنفَعُوكَ بِشَي ءٍ لَم يَكتُبهُ اللهُ لَكَ لَم يَقدِرُوا عَلى ذلِكَ، وَلَو جَهَدَ الخَلائِقُ أن يَضرُّوكَ بِشَي ءٍ لَم يَكتُبهُ اللهُ عَلَيكَ لَم يَقدِرُوا عَلى ذلِكَ؛ 1
هرگاه درخواست كردى، از خداوندْ درخواست كن و هرگاه طلب كمك كردى، از خدا مدد بگير. قلم تقدير، به آنچه تا قيامتْ اتفاق مى افتد، رقم خورده است. اگر همه خلايق بكوشند تا سودى به تو برسانند كه خداوند برايت تقدير نكرده، نخواهند توانست، و اگر خلايقْ تلاش كنند كه به تو ضررى بزنند كه خداوند برايت ننوشته، نخواهند توانست.

همچنين از ابو هريره نقل شده است كه مى گويد:
قُلتُ: يا رَسولَ اللَّـهِ! إنّي رَجُلٌ شَابٌ، وَ أَنَا أَخَافُ عَلى نَفسِي العَنَتَ، وَلَا أَجِدُ ما أَتَزَوَّجُ بِهِ النّساءَ، فَسَكَتَ عَنّي، ثُمَّ قُلتُ مِثلَ ذلِكَ، فَسَكَتَ عَنّي، ثُمَّ قُلتُ مِثلَ ذلِكَ، فَسَكَتَ عَنّي، ثُمَّ قُلتُ مِثلَ ذلِكَ، فَقالَ النَّبِيُّ(:«يا أَباهُرَيرَةَ، جَفَّ القَلَمُ بِمَا أَنتَ لاقٍ، فَاختَصِ عَلَى ذلِكَ أَو ذَرْ»؛ 2
گفتم: اى پيامبر خدا، من مردى جوانم و از فلاكتم نگرانم و توش و توانى براى ازدواج ندارم. پيامبر صلی الله علیه و آله ساكت شد. من حرفم را تكرار كردم. باز هم پيامبر صلی الله علیه و آله ساكت ماند و بار سوم، همان حرف را زدم. پيامبر صلی الله علیه و آله همچنان ساكت ماند تا اين‌که بار چهارم گفتم. پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اى ابو هريره، قلم تقدير، آنچه را تو با آن مواجه مى شوى، رقم زده است. خويشتن را اَخته كنى يا نكنى».

و نيز از عبدالله بن عمر، روايت شده كه مى گويد:
سَمِعتُ رَسُولَ اللَّـهِ( يَقُولُ: «إنَّ اللهَ( خَلَقَ خَلقَهُ في ظُلمَةٍ، فَألقى عَلَيهِم مِن نُورِهِ، فَمَن أَصابَهُ مِن ذلِكَ النُّورِ اهتدَى، و مَن أخطَأَهُ ضَلَّ، فلِذلِكَ أقُولُ: جَفَّ القَلَمُ عَلى عِلمِ اللَّـهِ»؛ 3

1.. المعجم الكبير، ج۱۱، ص۱۷۸، ح۱۱۵۶۰.

2.. صحيح البخاري، ج۵، ص۱۹۵۳، ح۴۷۸۸.

3.. سنن الترمذي، ج۵، ص۲۶، ح۲۶۴۲.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 32917
صفحه از 423
پرینت  ارسال به