51
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

ابن ميثم بحراني (636 ـ 689 ق) نيز اين سخن را بي‌نياز از توضيح دانسته، پس از تعريف واژه «زهو» به تکبر، به اين نکته اکتفا مي‌کند:
و الکلامُ واضحٌ.۱
البته وي در شرح مفصل خود اين مقدار توضيح مي‌دهد که:
خصلت‌هاي سه گانه مورد ذکر، هر سه، براي مردان، رذايل و ناروا هستند؛ در صورتي که براي زنان فضيلت‌اند. و علت اين که صفات مزبور فضيلت محسوب مي‌شوند، همان است که امام علیه السلام نقل فرمودند.۲
راوندي نيز به آوردن معادل‌هاي عربي واژه مانند بَعل و فَرِقت بسنده مي‌کند. ۳
جَحّاف ـ که از عالمان زيدي قرن يازدهم هجري بوده و به مناقشه با ابن ابي الحديد پرداخته است ـ اين حديث را بي هيچ توضيحي، حتي در حد يک کلمه، نقل مي‌کند و از آن مي‌گذرد. ۴
حاصل، آن که معناي اين حديث از نظر متقدمان ما روشن و مدعاي آن، يعني تفاوت قاطع اخلاق زنانه از اخلاق مردانه، نيز مقبول بود. از اين رو، بيشتر آنان به توضيح واژگاني کلمات حديث بسنده مي‌کردند.

2-2. شارحان و مترجمان متأخر

در نهج البلاغه درباره زنان تعابيري به کار رفته که بسياري از مفسران، شارحان، مترجمان و مدافعان دين را در دوره اخير به خود مشغول داشته و به تکاپو بر انگيخته است. مفاهيم و تعبيراتي که براي شارحان قديم، بسيار طبيعي مي‌نمود، امروزه بر ذهنْ گران مي‌آيد و نمي‌توان به سادگي پذيرايشان بود؛ براي مثال، در اين کتاب سترگ، زنان با عباراتي چون: «عقرب، شرّ، ناقص العقل، ناقص الايمان و ناقص البهره‌» وصف شده‌اند و با تأسف، اکثر شارحان نهج البلاغه نيز در صدد اثبات اين مطلب بر آمده‌اند که زنان در مقام عبوديت، عروج و تکامل، دريافت‌هاي ذهني و انتزاعات عقلي و... از مردان ناقص‌ترند. ۵
اين مسأله از چشم خواننده جدي امروزين نهج البلاغه پنهان نمانده است، ليکن بازتاب آن در نوشته‌هاي کساني که وارد اين عرصه شده‌اند، متفاوت و گاه متضاد است. برخي با آن که کتابي کامل را به نهج البلاغه اختصاص داده‌‌اند، يکسره اين مسأله را ناديده گرفته‌اند و از آن به سکوت گذشته‌اند، اما برخي کوشيده‌اند که از پس اين معضل برآيند. درباره حديث مورد بحث مي‌توان تلا‌ش‌هاي متأخران را

1.. اختيار مصباح السالکين (شرح نهج البلاغه وسيط)، ص۶۳۳.

2.. شرح نهج البلاغه (ابن ميثم)، ترجمه: محمد رضا عطايي، ج۸، ص‌۲۰۹. نيز مقايسه کنيد با متن اصلي: شرح نهج البلاغه (ابن ميثم)، ج۵، ص‌۳۵۹-۳۶۰.

3.. منهاج البراعة في شرح نهج البلاغه، ج۳، ص‌۳۵۰.

4.. ارشاد المؤمنين الي معرفة نهج البلاغة المبين، ج۳، ص۴۳۹.

5.. زن از ديدگاه نهج البلاغه، ص‌۱۳.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
50

آنها را رذايلي مرگبار معرفي کرده است؛ در جايي بخل و «تنگ چشمي گردآورنده همه عيب‌هاي بد» ۱ معرفي شده که انسان با آن به هر بدي کشانده مي‌شود. ۲ در خطبه معروف به «قاصعه» «تکبر» را عامل مطرود شدن ابليس بر مي‌شمارد و همه بندگان خدا را از اين صفت ـ که به سبب يک ساعت تن دادن به آن شش هزار سال عبادت شيطان بر باد رفت ـ بر حذر مي‌دارد. همچنين حضرت سوگند مي‌خورد که هرگز نه دچار «جبن» و سستي شده و نه خيانت ورزيده است. ۳ باز، از نظر حضرت، جبن و بخل و حرص زاده سوء ظن به خداوند متعال است. ۴ از اين سخنان روشن مي‌شود که از نظر حضرت امير( منفورترين خصلت‌ها براي مردان عبارت‌اند از: تکبر، ترس و تنگ‌چشمي يا بخل. اما با همه پليدي که اين خصلت‌ها براي مردان دارد، نه تنها زيبنده زنان است، بلکه بهترين خصلت‌هاي آنان نيز به شمار مي‌رود. آيا نبايد نتيجه گرفت که طبق اين سخن، فضايل مردانه با فضايل زنانه متفاوت و حتي متضاد است؟ به نظر مي‌رسد که پاسخ مثبت باشد و بر اساس اين حديث مي‌توان به دو نظام ارزشي زنانه و مردانه در نظام اخلاق اسلامي معتقد شد، لکن پيش از بحث درباره اين نتيجه بهتر است با ديدگاه شارحان و مترجمان نهج البلاغه درباره اين حديث آشنا شد. مي‌توان تفاسير و ترجمه‌هايي را که از اين حديث شده است، در دو گروه کلي گنجاند: 1. شارحان و مترجمان کهن، 2. شارحان و مترجمان متأخر.

1-2. شارحان و مترجمان کهن

مفسران، مترجمان و شارحان کهن نهج البلاغه، اين تفاوت را قطعي مي‌دانستند و بر آن بودند که فضايل زنانه با فضايل مردانه، از نظر ماهيت متفاوت است. از اين رو، در شرح‌ها و ترجمه‌هاي خود يا به اين نکته تصريح مي‌کردند و يا حتي آن را نيازمند بازگويي و تأکيد نمي‌دانستند و به سادگي از آن مي‌گذشتند. در اين جا نمونه‌هايي از اين نگرش نقل مي‌شود.
ابن ابي الحديد (586-656 ق)، پس از نقل اين حديث، به جاي توضيح خاصي مي‌افزايد: قثقث طغرايي، شاعر معروف و سراينده لامية العجم، مفاهيم اين حديث را به نظم در آورده است. آن گاه، سخني از افلاطون نقل مي‌کند که نيرومندترين وسيله جلب محبت شوهر آن است که صداي زن فروتر از صداي شويش باشد.۵
يحيي بن حمزه حسيني، از امامان زيدي (669 ـ 749 ق) در شرح خود بر اين حديث، بر تفاوت قاطع ميان اخلاقيات زنانه و مردانه تأکيد مي‌کند و مي‌نويسد:
يعني هر آنچه صفت نيک زنان به شمار رود، همان صفت، بي‌‌گمان، در مردان از زشت‌ترين صفات است...تکبر، ترس و بخل، ارجمندترين صفات زنانه و همانها بدترين صفات مردان هستند.۶

1.. پرتوي از نهج البلاغه، ج۵، ص۳۷۹.

2.. «البخل جامع لمساوي العيوب، و هو زمام يقاد به الي کل سوء» (حکمت ۳۷۸). شماره‌گذاري‌ها بر اساس ترجمه شهيدي است.

3.. خطبه ۱۰۴.

4.. خطبه ۵۳.

5.. شرح نهج البلاغه، ج۱۹-۲۰، ص‌۴۱.

6.. الديباج الوظيّ في الکشف عن اسرار کلام الوصي(شرح نهج البلاغه)، ج‌۶، ص‌۲۸۹۷.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33677
صفحه از 423
پرینت  ارسال به