53
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

آن گاه، در پانوشت، اين جمله كوتاه و مبهم را مي‌افزايد:
نقد نسبي بودن اخلاق در زندگي (رلاتيويسم Relativism)، «نسبيت» گرچه در اين جا امام علیه السلام به نسبي بودن برخي از ارزش‌هاي اخلاقي بين زن و مرد اشاره فرمود، و اين ربطي به نسبي بودن اخلاق ندارد.۱
به تعبير ديگر، وي اشاره مي‌کند که اين حديث، چه بسا منتهي به نسبي‌گرايي اخلاقي شود، ليکن اين گونه نيست؛ البته بي‌هيچ توضيحي در اين باره. مرحوم علامه جعفري نيز در ترجمه خود چنين مي‌کند:
و اگر ترسو باشد، از هر چيزي که حالت تعرض به او داشته باشد، وحشت مي‌کند.۲
تعبير «تعرض» معادل درستي براي «يعرض لها» نيست. تعرض در زبان فارسي معاصر به معناي «دست‌درازي کردن» است؛ ۳ اما در عربي، اين کلمه همراه با حرف جرّ «ل» به معناي «پرداختن به چيزي» و «در معرض چيزي قرار گرفتن» ۴ است، تعبير «يعرض لها» نيز به معناي «سر راهش قرار مي‌گيرد» است و اگر مترجم مي‌خواست حتماً اين تعبير را در ترجمه خود حفظ کند، مي‌توانست مانند نواب لاهيجاني اين گونه عمل کند:
هرگاه باشد زن صاحب جبن و بي‌جرأتي، مي‌ترسد از هر چيزي که متعرض گردد مر او را. پس محفوظ مي‌ماند.۵
سه احتمال مي‌رود که چرا ايشان اين تعبير را در سياقي به کار برده است که هم خلاف معناي اصلي جمله است و هم معنايي خاص و محدود به آن مي‌دهد. نخست، آن که آن را ناشي از ندانستن معناي اين لغت در زبان عربي و تفاوت آن در زبان فارسي بدانيم که احتمالي نادرست است؛ دوم، آن که آن را زادة اشتباه قلمي بر اثر انس با معناي فارسي تعرض بدانيم، که آن هم ضعيف است؛ احتمال سوم، آن است که مترجم آگاهانه اين واژه را به کار گرفته است تا منطقي بودن ترس و اخلاقي دانستن آن را تبيين کند. چنين مي‌نمايد که اين احتمال مقبول‌تر باشد. به نظر نگارنده، برخي از مترجمان با توجه به مسائلي که اين حديث مي‌توانسته در اذهان بر انگيزد، خواسته‌اند ترجمة «ويرايش فرهنگي» شده‌اي از آن ارائه کنند و بدين ترتيب، به گونه‌اي ضمني برخي پيش فرض‌هاي تفسيري خود را در آن دخالت داده‌اند. ۶
کساني با اين نگرش در مقام تفسير دست بازتري داشته‌ و کوشيده‌اند تا جايي که ممکن است اين حديث را با ذهنيت زمانه سازگار کنند. يکي از راه‌هاي سازگاري اين حديث با فرهنگ زمانه به دست دادن تفسيرهايي خاص از سه رذيلت بخل، تکبر و ترس است. در اين قبيل تفاسير کوشش مي‌شود تا براي نمونه، «بخل» در مقابل اسراف، تبذير و خرج نابجا قرار گيرد. در نتيجه، ادعا مي‌شود:

1.. ترجمه نهج البلاغه، ص‌۶۷۹.

2.. نهج البلاغه امير المؤمنين (جعفري)، ص‌۱۱۲۱.

3.. فرهنگ فارسي معين، ج۱، ص‌۱۰۹۹؛ نخستين فرهنگ زبان فارسي، ص۲۵۶.

4.. المنجد، ص۹۶۶.

5.. شرح نهج البلاغه (لاهيجاني)، ج۲، ص۱۲۸۱.

6.. براي توضيح بيشتر در اين باره، ر.ک‌: «نقش پيش‌فرض‌ها در ترجمه حديث».


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
52

در سه دسته کلي گنجاند: گروه اول، راه گذشتگان را دنبال کرده‌اند؛ گروه دوم، کوشيده‌اند در معناي کلمات تصرف کنند و گروه سوم، بر آن شده‌اند تا کليت اين سخن را محدود کنند.
به نظر مي‌رسد که برخي از مترجمان هيچ مشکلي با اين حديث نداشته‌اند. از اين رو، مانند گذشتگان به ترجمه‌اي وفادار به متن و بدون توضيحي در اين باب بسنده‌ کرده‌اند. از اين کسان مي‌توان مرحوم شهيدي، ۱ و استاد محمدمهدي جعفري، ۲ را نام برد، که ترجمه‌اي دقيق و بدون حاشيه از اين حديث به دست داده‌اند و در پي مسائل جانبي آن نبوده‌اند.
گروه دوم از مترجمان متأخر متوجه شده‌اند که ترجمه صريح و ساده اين حديث چندان مناسب نيست. از اين رو، در برخي کلمات تصرف کرده و کلماتي به ترجمه افزوده‌اند تا ترجمه حديث مقبول‌تر شود. در واقع، اين کسان در مقام ترجمه، دست به تفسير زده‌ و خواسته و ناخواسته مفروضاتي را بر متن تحميل کرده‌اند. براي نمونه، در تنبيه الغافلين چنين آمده است:
و هرگاه باشد ترسناك، «فرقت من كلّ شى ء يعرض لها»؛ جدا شود از هر چه پيش آيد او را از نتايج تسويلات شيطان و از وساوس شهويّه نفس نافرمان.۳
حال، آن که در متن عربي اشارتي به تسويلات شيطان و نفس نافرمان نرفته است و ترجمه متون صريح ديني نيز عرصه اين گوي در ميدان فصاحت افکندن نيست. همچنين در نهج البلاغه با ترجمه فارسي روان، چنين مي‌خوانيم:
و زني که ترسو باشد، از هر چيزي که به آبروي او صدمه بزند، مي‌ترسد و فاصله مي‌گيرد.۴
در متن اصلي سخن از چيزي که به آبروي زن صدمه بزند، نيست، بلکه به طور کلي گفته شده است: «فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ يَعْرِضُ لَهَا»؛ از هر چه بدو روي آرد، هراسان بود. ۵ يا: از هر چه بر سر راهش آيد، مي‌هراسد. ۶ همين اتفاق در ترجمه گويا و شرح فشرده‌اي بر نهج البلاغه رخ داده و در آن جا چنين آمده است:
و زني كه ترسو باشد، از هر چيزي كه به آبروي او صدمه بزند، مي ترسد و فاصله مي گيرد.۷
مرحوم دشتي نيز همين شيوه را در پيش گرفته و چنين نوشته است:
برخي از نيکوترين خلق و خوي زنان، زشت‌ترين اخلاق مردان است... و چون ترسان باشد، از هر چيزي که به آبروي او زيان رساند، فاصله مي‌گيرد.

1.. نهج البلاغه، ترجمه شهيدي، ص‌۴۰۰.

2.. پرتوي از نهج البلاغه، ج۵، ص‌۲۹۳.

3.. تنبيه الغافلين و تذکرة العارفين، ج۲، ص‌۷۰۸.

4.. نهج البلاغه با ترجمه فارسي روان، ص۷۸۹.

5.. ترجمه شهيدي، ص‌۴۰۰.

6.. ترجمه گويا و شرح فشرده‌اي بر نهج البلاغه، ج۳، ص‌۲۹۵.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33669
صفحه از 423
پرینت  ارسال به