61
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

است. از آن گذشته، تا کنون تحقيقي دقيق درباره رابطه بين حجم مغز و فعاليت عقلي و شناختي صورت نگرفته است. ۱
ج. علم مفهومي عيني و مستقل از انسان‌ها نيست، بلکه ساخته همين انسان‌هايي است که داراي علايق، گرايش‌ها و پيش‌فرض‌هاي خويشتن‌اند. براي مثال، فرويد متأثر از نگرش مرد سالار قرن نوزدهم، روانکاوي خود را بر اساس فروتر شمردن زنان آغاز کرد و نتيجه گرفت که زنان عقده اختگي دارند؛ حال آن که امروزه به خوبي نقش پيش‌فرض‌هاي انسان در نظريه‌هاي علمي وي بررسي و نشان داده شده است. در واقع، متأثر از فضاي اجتماعي که دانشمندان در آن زندگي مي‌کنند و مفروضات حاکم بر آن است که آنان تحقيقاتي را ‌آغاز مي‌کنند و نتايجي را اعلام مي‌کنند که گويي خصلت فرازماني و فرامکاني دارد. در قرن نوزدهم مطالعات متعددي از سوي دانشمندان صورت گرفت و «ثابت» کرد که قشر خاکستري نژاد سفيد پرچين‌تر و پيشرفته‌تر از ديگر نژادها، بويژه سياهان است، يا ضريب هوشي سفيدها از ديگران بالاتر است و بدين گونه، از يافته‌هاي علمي براي تأييد نژادپرستي و مانند آن فراوان بهره برده شد. براي همين، لازم است که، به نوشته آليسون استون، به ياد داشته باشيم که گزارش‌هاي علمي هرگز خطاناپذير نيستند، بلکه همواره در معرض حک و اصلاح مدام قرار دارند. ۲ براي مثال، در قرن نوزدهم اين ادعاي پزشکي مطرح شد که ميان مغز و اندام‌هاي جنسي بر سر به دست آوردن نيرو رقابت است و در نتيجه، زناني که در پي تحصيل و تعلم هستند، عقيم مي‌شوند. ۳
با توجه به اين سه نکته لازم است که هوشيارانه با يافته‌هاي علمي برخورد کرد و آنها را گزينشگرانه و غير انتقادي براي اثبات اين ادعا و آن سخن به کار نگرفت. امروزه مقايسه زن و مرد به «بنز» و «تريلر» و مسلم گرفتن اين نوع تفاوت‌ها و اين که از ميان هزار مرد، تنها يک زن به حکومت مي‌رسد، قوت اقناع خود را از دست داده است و به سادگي نمي‌توان از آنها بهره برد. حاصل، آن که به کمک يافته‌هاي علمي بدون احاطه بر روندي که پيموده و استفاده از برخي شواهد، بدون توجه به شواهد نقيض و مطالعات ناقص آنها نمي‌توان از فضايل متفاوت اخلاقي زنانه و مردانه سخن گفت. با اين حال، و با آن که يافته‌هاي مربوط به تفاوت زيست‌شناختي ميان زن و مرد و تفاسير آنها به نقد کشيده و:
اينک تقريباً در همه جا بي‌ارزش شمرده مي‌شود، تلاش مداوم در جهت گردآوري داده‌هاي علمي تجربي براي به کرسي نشاندن ايده تفاوت‌هاي زيست‌شناختي ذاتي بين زن و مرد ادامه دارد. ۴
د. اين نکته خود نيازمند بحثي مستقل است که چگونه مي‌توان در مسائل اخلاقي از «جنس» به «جنسيت» نقب زد. امروزه در مطالعات زنان دو واژه به صورت جفتي مورد بحث قرار مي‌گيرد: يکي جنس (sex) و ديگري جنسيت يا جِندِر (gender). تا نيمه اول قرن بيستم براي اشاره به تفاوت‌هاي

1.. حلم الجينوم و اوهام اخري، ص‌۲۰۰.

2.. An Introduction to Feminist Philosophy, P. ۳۸.

3.. حلم الجينوم، ص‌۲۰۰.

4.. فمينيسم، ص‌۲۴.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
60

اين کسان با جراحي به زن يا مرد تبديل مي‌شدند، ليکن امروزه اين رفتار به نقد کشيده شده است و برخي محققان، به استناد يافته‌هاي علمي، آنان را نوعي جنس سوم قلمداد کرده‌اند؛ براي مثال چِريل چَيز (Cheryl Chase) انجمن ميان‌‌جنسي آمريکاي شمالي ۱ را در سال 1993م، با هدف حمايت از اين کسان بنياد گذاشت. ۲ حاصل آن که بر خلاف گذشته ـ که تصور مي‌شد دو جنس متمايز وجود دارد ـ امروزه اين نظريه مطرح شده است که بايد:
زن و مرد را چون دو انتهاي متضاد يک پيوستار در نظر گرفت که در ميانه همپوشي چشم‌گيري با هم دارند.۳
حتي برخي از فمينيست‌ها به تحقيقاتي اشاره مي‌کنند که نشان مي‌دهد «مردان نيز چون زنان دستخوش دوره‌هاي ماهانه و تغييرات حالات روحي هستند». ۴ بدين ترتيب، کساني که به علم و يافته‌هاي علمي در اين زمينه استناد مي‌کنند، متوجه باشند که اين يافته‌ها مربوط به کدام دوره است و تابع کدام پارادايم يا سرمشق نظري.
ب. بايد توجه داشت که اين نوع مطالعات و شواهد، به‌طور معمول، از نظر روشي ترديد بر انگيزند، زيرا يا شواهد درست انتخاب نمي‌شوند، يا شواهد نقيض ناديده گرفته مي‌شوند و يا تفسير نادرستي از شواهد درست به دست داده مي‌شود. در واقع، بسياري از يافته‌ها در معرض تفاسير متعدد و حتي متضادي قرار مي‌گيرند و اين نه خود يافته‌ها، بلکه مفسر است که با قرار دادن شواهد در چارچوب تفسيري خاصي، به تفسيري معين مي‌رسد؛ براي مثال، يکي از تازه‌ترين يافته‌هاي روانشناسي تکاملي و جامعه‌شناسي زيستي بيانگر تنوع خواهي جنسي مرد و يکه‌خواهي جنسي زن است. ليکن از اين يافتة تجربي دو تبيين متفاوت به دست داده شده است و از آن «مي‌توان هم براي تبيين بي‌بند و باري جنسي مردان و هم براي تبيين وفاداري جنسي آنان به کار برد». ۵
در بحث ما نيز همين مسأله ديده مي‌شود؛ براي مثال، در زماني که الگوي دوجنسي بر علم حاکم بود و دانشمندان در پي برجسته کردن تفاوت‌هاي ميان زنان و مردان بودند، عالماني که مي‌‌خواستند اسکلت زنان را طراحي کنند، براي کشيدن مدل خود، از اسکلت‌هايي با لگن خاصره بزرگ استفاده مي‌کردند. نتيجه اين انتخاب آن بود که اين نقاشي‌ها به خوبي نشان مي‌دادند که زنان مشخصاً براي بارداري و فرزندپروري و اقامت در خانه ساخته‌ شده‌اند. ۶ همچنين بسيار گفته و ادعا شده است که حجم مغز زنان کوچک‌تر از مغز مردان است. در نتيجه، ظرفيت عقلي آنان کمتر از مردان است؛ حال آن که اندازه‌گيري‌‌‌هاي فعلي نشان مي‌دهد که حجم مغز زنان نسبت به بدنشان اندکي بيش از حجم مغز مردان

1.. Intersex Society of North America.

2.. An Introduction to Feminist Philosophy, P. ۴۰.

3.. جامعه‌شناسي جنسيت، ص‌۱۸.

4.. همان، ص‌۲۰.

5.. زمينه روانشناسي هيلگارد، ص‌۶۲۵.

6.. An Introduction to Feminist Philosophy, P. ۳۷.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33632
صفحه از 423
پرینت  ارسال به