149
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51

مقصود، اين است كه اسناد اين افعال مختلف و آثار متفاوت و متباين بالطبع صحيح نيست. از اين‌رو، كه از يك طبع دوضد صادر نمي‌گردد و فعل مختلف از آن ناشي نمي‌شود؛ چنان‌كه آتش چنين نيست كه در موضعي بسوزاند و در موضع ديگر سرد كند. ۱
علامه شعراني در نقد شرح ملا صالح مي‌نويسد:
تفسير شارح، خلاف ظاهر عبارت حديث است؛ زيرا با توجه به مطلب قبل و بعد، جمله امام( در مقام اثبات ضرورت در طبيعت است. اين‌كه نظام عالم به شيء واحد توجه دارد، در غير اين صورت اجزاي عالم پراكنده مي‌شد؛ مانند لشكري پراكنده، بدون جهت خاص. امام( در مقام رد مذهب بخت و اتفاق است [اين مذهب، طايفه‌اي از ملاحده بود كه هدف و غايت را در طبيعت انكار مي‌كردند]، نه در مقام رد طايفه‌اي ديگر كه ضرورت طبيعت را قبول داشتند، ليكن به وجود حق تعالي به عنوان خداي قادر مختار قايل نبودند. ۲

كتابنامه

ـ الأصول من الکافي، محمد بن يعقوب کليني، تصحيح: علي‌اكبر غفاري، تهران: دارالکتب الإسلامية، 1365ش.
ـ بحار الأنوار، محمدباقر مجلسى، بيروت: مؤسسة الوفاء، 1404ق.
ـ شرح الکافي، ملا صالح مازندراني، تعليق: أبوالحسن شعراني، تهران: دارالکتب الإسلامية، 1388ق.
ـ الغيبة، محمد بن ابراهيم نعمانى، تهران: مكتبة الصدوق، 1397ق.
ـ الفروق في اللغة، حسن بن عبدالله عسکري، بيروت: دارالآفاق الجديدة، 1393ق. ـ وحيد بهبهاني سرآمد محققين شيعه در سده دوازده هجري، علي دواني، تهران: انتشارات اميرکبير، 1362ش.

1.. همان.

2.. شرح الکافي، ‌ج۳، ص۱۷.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51
148

مقصود، اين است كه سالم و فاسد بودن تخم مرغ مستند به چيزي از اجزاي اين عالم نيست تا بدين‌وسيله اثبات شود كه آن دو مستند به پروردگار قادري است كه نه جسم است و نه جسماني. ۱
علامه شعراني در نقد اين ديدگاه مي‌نويسد:
و آنچه شارح در تفسير حديث ذكر نموده، كافي نيست و جز با تكليف بر كلام امام( منطبق نمي‌‌گردد. دليل به خطا رفتن شارح در تفسير كلام امام( اين است كه او مذهب ديصانيه را نمي‌شناخته تا به نكات احتجاج امام( واقف گردد. ۲
علامه شعراني مذهب ديصاني را اين‌گونه معرفي مي‌كند:
آنها معتقدند، نور و ظلمت خود به خود مختلط شده‌اند، بدون اين‌كه اختيار و علت فاعلي غير از آن دو، در اين فرايند مؤثر باشد و اين‌كه تكون و تحقق اشيا به مقتضاي ذات دو عنصر نور و ظلمت است. لذا امام( تخم مرغ را انتخاب مي‌كند كه به اعتقاد آنها از اختلاط نور و ظلمت و سفيده و زرده به وجود آمده است و خود، جوجه را پديد مي‌آورد.
از سوي ديگر، نور و ظلمت ـ كه مقتضي طبيعتشان اختلاط است ـ محال است كه چيزي خلاف طبيعتشان روي دهد؛ همچون ايجاد پوست نازك.
اگر گفته شود كه جوجه به خاطر اختلاط نور و ظلمتي كه از خارج تخم مرغ آمده‌اند، موجود شده است، نه نور و ظلمت درون آن، در پاسخ بايد گفت كه اين امري باطل است؛ زيرا گاه، تخم مرغ سالم است و جوجه مي‌دهد و گاه، فاسد مي‌شود و كسي هم نمي‌داند كه در آن چيست. همچنين نور و ظلمتي كه خارج از آن است، اين موضوع را نمي‌دانند. پس اگر حدوث جوجه به واسطه اختلاط نور و ظلمت است، لازمه‌اش اين است كه هر تخم مرغي جوجه آورد؛ بدين صورت كه نور و ظلمت از پوست وارد تخم مرغ شده و به مقداري كه لازم است يك تخم مرغ سالم موجود باشد، به طور تصادفي حاصل شوند. در اين صورت، نبايد دو قسم [سالم و فاسد] موجود باشد، [بلكه] هميشه بايد تخم مرغ سالم حاصل شود.
ديصانيه معترف به خداي حكيم بودند. آنها نه قايل به طبيعت ملزمه و نه اقتضاي مزاج‌هاي متفاوت بودند، بلکه اقتضاي تركيب‌هاي مختلف را بنابر حكمت الهي باور داشتند. ۳
و. در شرح حديث اول حدوث العالم، امام صادق(عليه السلام) در مناظره‌اي با عبدالملك زنديق دهري فرمود:
اي برادر مصري، بنابر آنچه معتقدي مي‌پنداري كه آنچه خورشيد و ماه و زمين و آسمان را اضطرار و اقتضاي ذاتي بخشيده دهر است. در حالي كه اگر دهر آنها را مي‌برد، چرا برنمي‌گرداند و اگر برمي‌گرداند، چرا آنها را نمي‌برد. ۴
ملا صالح در شرح اين سخن چنين مي‌نويسد:

1.. همان.

2.. شرح الکافي، ج۳، ص۵۳.

3.. ‌همان، ص۵۳ - ۵۴.

4.. الکافي، ج۱، ص۷۲.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51
    تاريخ انتشار :
    بهار 1388
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 24435
صفحه از 171
پرینت  ارسال به