153
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51

مسأله آن است که اگر ما از قرار معلوم از عراق، ۱ يا به طور‌ مشخص‌تر از کوفه، ۲ به کعبه رو کنيم، در آن صورت، محدوده حرم به سمت چپ دو برابر سمت راست گسترش پيدا مي‌کند. بنابراين، اگر ما بخواهيم احتمال مواجهه خود با بخشي از حرم را به نهايت برسانيم، ۳ در اين صورت، بهتر است که متوجه سمت چپ کعبه شويم تا سمت راست آن؛ به تعبير ديگر، ما قصد ميانه حرم را مي‌کنيم. ۴
اين تبيين در تصور نامتعارفي از قبله ريشه دارد. در سياق اين احاديث، قبله همان کعبه نيست، بلکه بيشترْ حرم به مثابه کل آن است. همچنين، اين انديشه در احاديث منقول از [امام] جعفر صادق پديدار مي‌شود؛ براي مثال: «خداوند کعبه را قبله مردم مسجد قرار داد، مسجد را قبله مردم حرم قرار داد، و حرم را قبله مردم عالم قرار داد». ۵ در اينجا مسجد، همان مسجد الحرام است که کعبه در ميانه آن قرار دارد، و حرم، منطقه گسترده‌تر متبرک پيرامون مکه است. بنابراين، اگر ما بيرون از اين منطقه باشيم، همه حرمْ قبله ما خواهد بود. مي‌توانيم اين آموزه را قبله‌هاي جايگزين، يا صرفاً جايگزيني (nesting) بناميم، که با ديدگاه معيار که قبله را يا فقط خود کعبه مي‌داند يا، براي کساني که دور هستند، جهت کعبه قلمداد مي‌کند، مغايرت دارد؛ مي‌توانيم اين ديدگاه را ديدگاه کعبه‌گرا (Ka’batist) بخوانيم. بيشتر آموزه جايگزيني تصوري امامي است؛ هرچند منحصراً چنين نيست. ۶

1.. محسن فيض در توضيح خود بر حديث طولاني‌تر تعبير «اصحاب» به کار رفته در حديث را با مردم عراق يکي مي‌داند (وافي، ج۵، ص۵۴۳، س۸).

2.. همان گونه که شهيد اول خاطر نشان ساخته است، مفضل اهل کوفه و بيشتر ناقلان حديث امامان، عراقي بودند (ذکري، ج۳، ص۱۸۵، س۱۱).

3.. در اينجا به زبان احتمال سخن گفتم، ليکن تا جايي که مي‌دانم، نخستين کسي که صريحاً اين مسأله را بيان کرد، کاشف الغطا بود: (فالميل الي اليسار ابعد عن احتمال الخروج عن الحدود (کشف، ج۳، ص۱۰۴، س۸).

4.. به نظر مي‌رسد هنگامي که عالمان در عبارات خود از «توسط» نام مي‌برند، مقصودشان همين مطلب است (ابن فهد، مهذّب، ج۱، ص۳۱۷، س۱۲؛ محسن فيض، وافي، ج۵، ص۵۴۱، س۱؛ نجفي، جواهر، ج۷، ص۳۷۷، س۵؛ و قس: شهيد ثاني، مسالک، ج۱، ص۱۵۵، س۱۶: ليتوسطوا الحرم). در رساله محقق درباره تياسر که ابن فهد آن را در مهذب، ج۱، ص۳۱۵، س۱۹، شرح کرده است، اين عبارت را مي‌يابيم: إن اريد بالتياسر، وسط الحرم. در رساله‌هاي محقق چاپ شده به وسيله استادي، در اينجا تعبير توسط به کار رفته است (محقق، رسائل، ص۳۳۰، س۱۷).

5.. طوسي، تهذيب، ج۲، ص۴۴، ش۱۳۹؛ ابن بابويه، فقيه، ج۱، ص۱۷۷، ش۸۴۱. براي ديدن احاديث مشابهي از جعفر صادق، ر.ك: طوسي، تهذيب، ج۲، ص۴۴، ش۱۴۰؛ ابن بابويه، عِلل، ص۳۱۸، باب۳، ش۲. حديث آخري چنين است: «خانه (يعني کعبه) قبله مسجد است، مسجد قبله مکه است، مکه قبله حرم است، و حرم قبله عالم است».

6.. براي ديدن نمونه سني احاديث گوياي جايگزيني منسوب به پيامبر، ر.ك: بيهقي، السنن الکبري، ج۲، ص۱۰، س۱ (بيهقي اين احاديث را بي‌اعتبار مي‌شمارد)؛ همچنين ر.ك: ازرقي، اخبار مکه، ج۲، ص۱۹، س۵؛ کينگ، جهان‌ ـ نقشه‌ها، ص۴۷؛ و دائرة المعارف اسلام، ويراست دوم، مدخل «مکه»، ص۱۸۱ الف (دي. اي. کينگ). بروجردي از اين واقعيت که اين حديث از سوي اهل سنت نقل شده است، استفاده مي‌کند تا حديث جايگزيني نقل شده در ميان شيعه را نقل و رد نمايد (بروجردي، رسالة في القبلة، ص۱۵، س۱۱، نيز قس: همان، ص۱۴، س۶؛ درباره دليل اين نوع طرد، ر.ك: همان، ص۱۵، ش۴۱؛ انتصار رب، نظر مرا به اين مقاله جلب کرد). گاه اين آموزه به مالک نسبت داده مي‌شود (براي مثال ر.ك: حطب، مواهب الجليل، ج۱، ص۵۱۰، س۱۲؛ با اين توضيح: هذا النقل عنه غريب، و قس: بروجردي، رسالة في القبلة، ص۱۳، ش۳۱)؛ ولي من اين مطلب را در منبع مالکي کهني نديده‌ام. همچنين اين انديشه در ميان اباضيه ديده مي‌شود (منهاج، شقصي، ج۴، ص۷۲، س۳ و ۸)


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51
152

اين فکرت هنگامي آشکارتر مي‌شود که به حديثي مشابه، اما بلندتر ـ که در کتاب کليني نيست ـ رجوع کنيم. اين حديث در التهذيب به اين صورت آمده است: ۱وَ سَأَلَ الْمـُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ أَبَا عَبْدِ اللَّـهِ( عَنِ التَّحْرِيفِ۲لِأَصْحَابِنَا ذَاتَ الْيَسَارِ عَنِ الْقِبْلَةِ وَ عَنِ السَّبَبِ فِيهِ، فَقَالَ: إِنَّ الْحـَجَرَ الْأَسْوَدَ لَمـَّا أُنْزِلَ بِهِ مِنَ الْجـَنَّةِ وَ وُضِعَ فِي مَوْضِعِهِ جُعِلَ أَنْصَابُ الْحـَرَمِ مِنْ حَيْثُ يَلْحَقُهُ۳النُّورُ نُورُ الْحـَجَرِ فَهِيَ۴عَنْ يَمِينِ الْكَعْبَةِ أَرْبَعَةُ أَمْيَالٍ وَ عَنْ يَسَارِهَا ثَمَانِيَةُ أَمْيَالٍ كُلُّهُ اثْنَا عَشَرَ مِيلًا فَإِذَا انْحَرَفَ الْإِنْسَانُ ذَاتَ الْيَمِينِ خَرَجَ عَنْ حَدِّ الْقِبْلَةِ لِقِلَّةِ۵أَنْصَابِ الْحـَرَمِ وَ إِذَا انْحَرَفَ ذَاتَ الْيَسَارِ لَمْ يَكُنْ خَارِجاً عَنْ حَدِّ الْقِبْلَةِ؛
مفضل بن عمر ۶ از جعفر صادق درباره انحراف يارانمان به سمت چپ قبل و علت آن پرسيد. وي پاسخ داد:‌ هنگامي که حجر الاسود از بهشت فرود آورده شد و در جاي خويش نهاده شد، تا جايي که نور، نور حجر الاسود بدان مي‌رسيد، حدود حرم تعيين شد. بدين ترتيب، از سمت راست کعبه چهار ميل و از سمت چپ آن هشت ميل و جمعاً دوازده ميل شد. پس هنگامي که انسان به سمت چپ منحرف شود، به دليل محدوديت حد حرم، از حد قبله خارج شده است و هنگامي که به سمت چپ منحرف شود، از حد قبله خارج نشده است.
سند اين حديث از سند قبلي بهتر نيست، ۷ اما اينک روشن است که پرسش درباره قبله است. افزون بر آن، پاسخ نسبتاً روشن‌تر است. ۸ حدود کعبه، اينک همان حدود سنگي حرم است. ۹ روشن است که

1.. طوسي، تهذيب، ج۲، ص۴۴، ش۱۴۲؛ اين حديث در کتاب ابن‌بابويه، الفقيه، ج۱، ص۱۷۸، ش۸۴۲ آمده است که تفاوت‌هاي جزيي با آن دارد و شامل سلسله سند مفصلي است، ليکن از نظر محتوايي همان حديث ابن بابويه، علل، ص۳۱۸، باب۳، ش۱ است. سلسله سند اين حديث آخر اميدبخش نيست و شامل عبد الرحمن بن کثير (ضعيفُ، کان يضع الحديث، ليس بشيء، ر.ك: اردبيلي، جامع الرواة، ج۱، ص۴۵۳ الف، س۴) و برادر زاده‌اش، علي بن حسن (غالٍ، ضعيف جداً، فاسد الاعتقاد، ر.ك: همان، ص۵۵۶ الف، س۱۹) است.

2.. باز بگوييم که به جاي تحريف، ما انتظار انحراف يا حداقل تحارف را داريم. محمد تقي مجلسي در برگردان فارسي اين حديث، تحريف را به انحراف ترجمه مي‌کند (لوامع، ج۳، ص۴۷۴، س۱۱).

3.. فقيه و علل همانند هم به جاي يلحقه، لحقه ضبط کرده‌اند.

4.. فقيه اين کلمه را همين گونه ضبط کرده است، ليکن علل به جاي فهي، فهو آورده است.

5.. در علل به جاي لقلة، لعلة آمده است که خطاي آشکاري است.

6.. درباره مفضل بن عمر الجعفي، رهبر بدعتگذاران مفوضه و بر اساس معيارهاي جريان مسلط امامي، بدعت‌گري رسوا، ر.ك: حديث و بقا، مدرسي، ج۱، ص۳۳۳ - ۳۳۷، ش۱۴۶. وي نويسنده کتاب مفقود علل الشريعه است که ممکن است اين حديث در آن بوده باشد (ر.ك: همان، ص۳۳۵، ش۶).

7.. مجلسي در توضيح اين حديث، همان نکته‌اي را مي‌گويد که در مرآت گفته بود (ملاذ الاخبار، ج۳، ص۴۳۷، س۱). محقق در حکمي درباره تياسر، مي‌پذيرد که احاديث مربوط به آن ضعيف هستند و پس از نقل حديث مفضل به عنوان وجه الحکمه، موقعيت نازل وي را دليل ضعف حديث مي‌شمارد (محقق، المسائل الکماليه، رسائل، ص۲۹۵، س۶ و ۱۳، ص۲۹۶، س۱: لُعِن المفضل بن عمر معطون فيه، نيز ر.ك: مقداد، کنز، ج۱، ص۸۵، س۱۷)

8.. با اين حال، مرتضي انصاري تبيين به کار رفته در اين حديث و حديث پيشين را مبهم مي‌داند (مدارک الفقه: فيهما من التعليل من المتشابهات، کتاب الصلاة، ج۱، ص۱۹۱، س۱۸).

9.. اين برابري را محسن فيض در توضيح خود بر حديث مختصرتر بيان مي‌کند (وافي، ج۵، ص۵۴۲، س۱۴).

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51
    تاريخ انتشار :
    بهار 1388
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 29041
صفحه از 171
پرینت  ارسال به