57
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51

چهارده. در کنار صفوان، کليني روايات حلبي را از ابن مسکان با واسطة ابن سنان از طريق «محمد بن يحيى، عن احمد بن محمد، عن ابن سنان، عن ابن مسكان عن الحلبي» نقل کرده است. پانزده. وجود اسنادي چون «ابو علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار و محمد بن اسماعيل، عن الفضل بن شاذان جميعاً، عن صفوان، عن ابن مسكان، عن الحلبي» و «محمد بن اسماعيل ، عن الفضل بن شاذان و ابو علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار جميعاً، عن صفوان بن يحيى، عن ابن مسكان، عن الحلبي»، احتمال جمع آوري روايات از سوي صفوان و درج اين روايات در کتابش را تقويت مي‌کند. شانزده. از سوي ديگر، وجود طرقي مانند «ابو علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان و محمد بن اسماعيل، عن الفضل بن شاذان، عن صفوان و محمد بن سنان جميعاً، عن ابن مسكان، عن الحلبي» و «حميد بن زياد، عن ابن سماعة، عن ابن رباط و الحسين بن هاشم، عن صفوان جميعاً، عن ابن مسكان، عن الحلبي»، طريق بودن شخصيت‌هايي چون صفوان، محمد بن سنان و علي بن رباط را محتمل مي‌نمايد. اين بدان معناست که همه يا بخش قابل توجهي از کتاب محمد بن علي حلبي در کتاب ابن مسکان درج شده، و اين مشايخ فقط کتاب ابن مسکان را روايت کرده‌اند. قول نجاشي ـ که اکثر روايات کتاب ابن مسکان در «حلال و حرام» را از محمد بن علي حلبي دانسته ـ اين احتمال را تقويت مي‌کند.
هفده. طريق ديگر کليني به روايات محمد حلبي، به واسطة مفضّل بن صالح و از طريق بني فضّال بوده است. اين طريق، به صورت «عدة من أصحابنا/ محمد بن يحيى، عن احمد بن محمد، عن ابن فضال، عن ابي جميلة، عن محمد الحلبي» در الکافي گزارش شده است.
هيجده. أبان بن عثمان ديگر راوي کتاب محمد بن علي حلبي است. تعدد راويان از ابان در الکافي، احتمال درج کتاب محمد در کتابي از أبان و سپس انتشار آن در مصنفات اصحاب را به شدت تقويت مي‌کند. راوياني چون علي بن الحكم، ابن محبوب، بزنطي، برقي و فضالة، از بزرگاني هستند که خود صاحب تأليف بوده‌اند و آثار ارجمندي به ايشان نسبت داده شده است. وجود اسنادي چون «حميد بن زياد، عن ابن سماعة، عن غير واحد، عن أبان، عن محمد الحلبي» اين احتمال را تأييد مي‌نمايد.
نوزده. نقل گسترده روايات محمد حلبي در ميراث بزرگان فطحيه (در طريق «عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن ابي جميلة، عن محمد الحلبي») و واقفيه (در طريق «حميد بن زياد، عن ابن سماعة، عن غير واحد، عن أبان، عن محمد الحلبي») در خور تأمل است.
بيست. پيداست که مشکل اصلي در تعيين طريق بودن يک راوي يا اخذ روايت از کتاب او (در مواردي که راويان موجود در طريق خود نيز صاحب کتابي بوده‌اند)، از آنجا ناشي مي‌شود که کليني در نقل روايات خويش به ذکر طريق اکتفا نموده و فهرستي جامع از منابع خود به دست نداده است.

كتابنامه ۱

ـ «درنگي در منابع مکتوب الايضاح»، سيد محمد عمادي حايري، فصلنامه علوم حديث، ش39، بهار 1385 ش.

1.. در اين فهرست تنها به ذکر منابع اصلي بسنده کرده‌ايم. ديگر منابعي که در پانوشت‌ها بدان‌ها ارجاع داده‌ايم، از طريق نرم‌افزار جامع الاحاديث (توليد مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي قم) مورد استفاده قرار گرفته است.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51
56

هفت. به نظر مي‌رسد دليل اختلاف تعبير در نام راويان در اسناد کتاب الکافي فقط تفنّن در تعبير نباشد. اين اختلاف مي‌تواند با ملاحظه برخي قراين، حاکي از تعدد نسخه باشد. اين‌که مشايخ و کتابان هر يک از نسخه‌ها ـ که خود از راويان برجسته محسوب مي‌شوند ـ ، در تعبير از ديگران، اصطلاحي را پيشه کرده باشند که نزد ايشان حکم عَلَم را يافته باشد و کليني، به درستي، همان تعبير را نقل کرده باشد، دور از ذهن نمي‌نمايد. نمونة آن را مي‌توان در اختلاف عنوان حماد در تعابير «حماد»، «حماد بن عثمان» و «حماد بن عثمان ذو الناب» مشاهده نمود.
هشت. احتمال اين‌که کليني برخي از روايات کتاب عبيدالله حلبي را از منابع واسطه‌اي مانند کتاب ابن ابي عمير نقل کرده باشد، وجود دارد. وجود سلسله اسنادي چون علي بن ابراهيم gt; أبيه و محمد بن يحيى gt; احمد بن محمد بن عيسى جميعاً gt; ابن ابي عمير gt; حماد بن عثمان gt; الحلبي، عدة من أصحابنا gt; أحمد بن محمد gt; ابن ابي عمير gt; حماد بن عثمان gt; الحلبي، و عدة من أصحابنا gt; سهل gt; احمد بن محمد gt; داود بن سرحان و علي بن ابراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي، اين احتمال را قوت مي‌بخشد.
نه. از عطف ساير راويان به عبيدالله حلبي، احتمال تصرف در نسخة کتاب و يا در نقل روايت از او در يک منبع واسطه وجود دارد. نمونه آن، اسنادي چون ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي و محمد بن مسلم، و علي بن ابراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; جميل عن ابي عبد الله( و حماد بن عثمان عن الحلبي است. گفتة محمد بن الحسن الصفار در معاني الأخبار نيز اين احتمال را تأييد مي‌کند. او در اين باره مي‌گويد: «كل ما كان في كتاب الحلبي و في حديث آخر، فذلك قول محمد بن أبي عمير رحمه الله».
ده. درباره روايات عبد الله بن بکير و احمد بن عائذ و برخي راويان ديگر از عبيدالله بن علي حلبي، چند احتمال را مي‌توان طرح نمود: الف. اين روايات در کتاب عبيد الله موجود نبوده و از نقل‌هاي شفاهي وي در ساير منابع نقل شده است؛ ب. نقل اين روايات از نسخة غير مشهور کتاب وي بوده است؛ ج. متن موجود در اين منابع نزد کليني، اتقان بيشتري از متن موجود در نسخة مشهور کتاب داشته است؛ د. در زمان تأليف آن بخش از الکافي، متن موجود در اين منابع در دسترس کليني بوده و وي نيازي به تلاش براي يافتن اين روايت در کتاب حلبي نديده است.
يازده. با بررسي روايات ابن مسکان با تعبير حلبي، روشن مي‌شود که در هيچ روايتي نام عبيد الله به شکل صريح ذکر نشده، اما در روايات بسياري، از محمد نام برده شده است. با توجه به گستردگي روايات ابن مسکان از محمد بن علي حلبي احتمال نقل وي از عبيد الله منتفي است. همچنين، مي‌توان وي را راوي اصلي کتاب محمد قلمداد کرد.
دوازده. در کنار ابن مسکان، از ابو جميله مفضّل بن صالح و ابان بن عثمان نيز بايد به عنوان ديگر راويان کتاب محمد حلبي ياد نمود.
سيزده. کليني بيشتر روايات ابن مسکان از محمد حلبي را از طريق صفوان بن يحيي نقل کرده است. طريق مشهور کليني به صفوان از ابن مسکان، «ابو علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان، عن ابن مسكان، عن الحلبي» است.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51
    تاريخ انتشار :
    بهار 1388
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 28738
صفحه از 171
پرینت  ارسال به