عقل مطبوع و عقل مسموع

پرسش :

عقل و علم مطبوع چيست و چه تفاوتى با عقل و علم مسموع دارد، و چرا اگر عقل و علم مطبوع نباشد، عقل تجربه و علم مسموع براى انسان مفيد نيست؟



پاسخ :

در متون اسلامى به جاى تقسيم عقل به نظرى و عملى، تقسيم بندى ديگرى وجود دارد و آن، تقسيم عقل به «عقل طبع» و «عقل تجربه» يا «عقل مطبوع» و «عقل مسموع» است. امام على عليه السلام مى فرمايد:

العَقلُ عَقلانِ: عَقلُ الطَّبعِ و عَقلُ التَّجرِبَةِ، و كِلاهُما يُؤَدِّى المَنفَعَةَ.[۱]عقل ، دو گونه است: طبيعى و تجربى، و هر دو ، سودآورند .  و نيز فرموده است:

رَأيتُ العَقلَ عَقلَينِ

فَمَطبوعٌ و مَسموعُ،

و لا يَنفَعُ مَسموعٌ

إذا لَم يَكُ مَطبوعُ،

كما لا يَنفَعُ الشَّمسُ

و ضَوءُ العَينِ مَمنوعُ.

عقل را دو گونه يافتم: / مطبوع و مسموع[۲].

عقل مسموع، بدون عقل طبيعى/ سودمند نيست

چنان كه با فقدان نور چشم / خورشيد، سودى ندارد .[۳]

جالب توجّه است كه از ايشان همين تقسيم، درباره علم، روايت شده است:

العِلمُ عِلمانِ: مَطبوعٌ و مَسموعٌ و لايَنفَعُ المَسموعُ إذا لَم يَكُنِ المَطبوعُ.[۴]دانش، دو گونه است: مطبوع و مسموع. دانش مسموع، بدون دانش طبيعى، سودمند نيست .

پاسخ سؤال فوق اين است كه به حسب ظاهر، مقصود از عقل و علم مطبوع، معارفى هستند كه خداوند متعال در طبيعت همه انسان ها نهاده تا بتوانند راه كمال را بيابند و به مقصد نهايى آفرينش خود، راه يابند. قرآن كريم، از اين معارف فطرى به «الهام فجور و تقوا» تعبير كرده است:

«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا .[۵]سوگند به نفْس و آن كس كه آن را درست كرد . سپس پليدكارى و پرهيزگارى اش را به آن، الهام كرد»  .

عقل طبع ـ كه امروزه از آن به وجدان اخلاقى ياد مى شود ـ هم مبدأ ادراك است و هم مبدأ تحريك، و اگر بر اساس تعاليم پيامبران الهى احيا شود و رشد كند، انسان مى تواند از ساير معارفى كه از طريق تحصيل وتجربه مى اندوزد، بهره بگيرد وبه حيات طيّبه انسانى دست يابد.

اگر عقل طبع (وجدان اخلاقى) در اثر پيروى از تمايلات نفسانى و وساوس شيطانى بميرد، هيچ معرفتى براى رساندن انسان به زندگى مطلوبش سودمند نيست. همان گونه كه در كلام زيباى اميرالمؤمنين آمد، عقل طبع، نقش چشم را دارد و عقل تجربه، نقش خورشيد را. براى ديدن حقايق، هم چشم سالم لازم است و هم نور خورشيد، و چنان كه نور خورشيد نمى تواند جلوى لغزش نابينا را بگيرد، عقل تجربه هم نمى تواند مانع لغزش و انحطاط كسانى گردد كه عقل طبع آنان مرده است.


[۱]ر . ك : ص ۲۱۲ ح ۲۲ .

[۲]عقل مسموع ، يعنى آنچه با اسباب و عوامل بيرونى (چون آموزش، تربيت و...) حاصل شود. مترجم.

[۳]ر . ك : ص ۲۱۳ ح ۲۳.

[۴]ر . ك : ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۱۲۸۴ .

[۵]شمس : آيه ۷ ـ ۸ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت