نارسايى روايات حرمت نسيانِ پس از حفظ قرآن - صفحه 40

مسأله با زمينه هاى اختلافى‌اش در سطح روايات و ديدگاه ها، اين پژوهش با بررسى دو مبحث بررسي آرا و ديدگاه ها و بررسي احاديث مربوط به مسأله سامان مى يابد. در بررسى احاديث نيز، افزون بر نگاه اثباتى در فقه الحديث، نگرش ثبوتى نيز از نظر دور نمى ماند. پيش از ورود به بحث ناگزير از بيان دو نكته هستيم:
يك. تعيين محور بحث؛ چون پديده نسيان، خود امرى غيراختيارى است، عقلاً و نقلاً، تكليفى متوجّه خود آن نمى شود، بلكه تنها مى تواند متوجّه امورى چون مبادى و اسباب آن شود. از اين رو، عالمانى كه به اين احاديث پرداختند، يا روايات نهى و نكوهش از نسيان قرآن را حمل بر صورتى از اِهمال قرائت و تركِ تكرار نمودند كه منجرّ به نسيان شود؛ گرچه قصد و تعمّد به نسيان نداشته باشند و يا آن را بر صورتِ تعمّد در اِهمالِ منتهى به نسيان حمل نمودند. ۱
دو. مسلّمات بحث؛ علاوه بر وضوح حكم كراهت نسيان پس از حفظ ـ كه پيش تر به اشارت گذشت و تبيين آن نيز خواهد آمد ـ نقاط مسلّم ديگرى نيز در ارتباط با موضوع بحث وجود دارد كه عبارت اند از: الف. وجوب حفظ قرآن و حرمت فراموشى آن به عنوان تكليفى كفايى در وضعيت و شرايطى كه محفوظ ماندن قرآن منوط به حفظ باشد، امرى مسلّم و بلكه از بديهيات فقه است. ۲
ب. فراگيرى قرآن نيز به وجه و مقدارى كه اداى تكاليف واجبى چون نماز متوقّف بر آن است، وجوب مقدّمى طريقى دارد و چنان‌چه كوتاهى در تكرار و مواظبت، منجرّ به فروماندن از تكاليف واجب گردد، به نوعى محذور حرمتش مسلّم و قطعى است؛ يعنى جهل و ناتوانى اش، در موارد تكليف، عذرى برايش محسوب نمى شود. ۳

آرا و ديدگاه ها

وجوه و آرا

اقوال و احتمالات مطرح در مسأله عبارت اند از:
1. حرمت كوتاهى در تكرار و مواظبت كه منجرّ به فراموشى قرآن گردد؛ چنان كه از ظاهر عبارت شيخ حرّ عاملى و محدّث نورى برمى آيد؛ زيرا باب حاوى احاديث مربوط را چنين عنوان دهى نموده اند:
باب أنّه لا يجوز ترك القرآن تركاً يؤيّ إلى النسيان. ۴

1.. راغب اصفهانى: كل نسيان من الانسان ذمه الله تعالى به فهو ما كان اصله عن تعمد... . (مفردات الفاظ القرآن، ص۸۰۳)؛ نيز ر.ك: الأمالي (للصدوق)، ص۵۱۳؛ ثواب الأعمال، ص۳۳۲؛ النهاية (لابن الأثير)، ج۵، ص۵۰.

2.. شهيد اوّل: ...تلاوة القرآن، إذ حفظه واجب على الكفاية، و ربما تعيّن على الحافظ له حذرا من النسيان . (القواعد والفوائد، ج۱، ص۱۱۷)

3.. محدّث فيض در شرح حديث نفى حرج از نسيان بعد از حفظ: النسيان قسمان فنسيان لاسبيل معه الى القرائة إلاّ بتعلم جديد و نسيان لايقدر معه على القرائة عن ظهر القلب و إن امكنه القرائة فى المصحف فيحتمل أن يكون الاخير مما لا حرج فيه دون الأول؛ الا ان يترك صاحب الأخير فيكون حكمه حكم الاول، كما وقع التصريح به فى الاخبار السابقة . (الوافي، ج۵، ص۱۷۱۵)؛ نيز قرطبى: من حفظ القرآن أو بعضه فقد علت رتبته بالنسبة إلى من لم يحفظه فإذا أخلّ بهذه الرتبة الدينية حتى تزحزح عنها أن يعاقب علي ذلك؛ فإنّ ترك معاهدة القرآن يفضي إلى الرجوع إلى الجهل و الرجوع إلى الجهل بعد العلم. (ر.ك: فتح الباري، ج۹، ص۷۰؛ فيض القدير (المناوى)، ج۴، ص۴۱۴).

4.. وسائل الشيعة، ج۶، ص۱۹۳، ب۱۲ من أبواب قراءة القرآن؛ مستدرك الوسائل، ج۴، ص۲۶۳، ب۱۱ من أبواب... .

صفحه از 52