سيد رضي ميگويد:
مراد، برص است و پس از اين نفرين، انس به بيمارى برص در چهره دچار شد و جز در نقاب ديده نمى شد.
واژه ابرص دو مرتبه در قرآن کريم به کار رفته که هر دو در حکايت معجزات حضرت عيسي( بيان شده است.
(إِذْ قَالَ اللّـهُ يَاعِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلَى وَالِدَتِكَ... وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونَ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِئ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ...(؛۱[ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور... و آنگاه كه به اذن من از گل [چيزى] به شكل پرنده مى ساختى، پس در آن مى دميدى و به اذن من پرنده اى مى شد و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى دادى.
ترديدي نيست که فهم واژههايي که در احاديث و آيه فوق به کار رفته است، اولين گام براي فهم مدلول آنهاست. توجه به اين نکته ضروري است که پيدايش تطور و تحول در معنا و مدلول کلمات در طول زمان امري ممکن و قابل پيشبيني است. براي نيل به فهم صحيح هر متني بايد کلمات به کار رفته در آن متن، متناسب با کاربرد کلمات در زمان پيدايش همان متن و مکان پيدايش آن دانسته شود تا مقصود گوينده روشن و پيام متن درست تلقي گردد. اهميت اين مطلب در فهم قرآن و حديث بيشتر است؛ زيرا اگر کلمهاي درست فهميده نشود، استنباطهاي نادرستي از قران و حديث شکل ميگيرد و مبناي داوريهاي ناصواب قرار ميگيرد.
يکي از واژگان کليدي در اين روايات و آيه شريفه واژه برص است. برخي از نويسندگان، ماده برص را به گونهاي معنا کردهاند که بر اساس آن، برخي نقدها متوجه احکام شرعي شده است. بدين جهت، ضروري است که مفهوم برص مورد گاوش قرار گيرد.
چيستي برص
برص در منابع پزشکي معاصر
فرهنگنامههاي پزشكي معاصر، واژة Vitiligo را معادلِ لاتينِ برص دانسته و آن را چنين توضيح دادهاند:
لک و پيس حالتي ناشي از نقص در تشكيل ملانين پوست است كه در بعضي نواحيِ پوست به صورت لكهاي سفيد شيري رنگ با حاشيه پررنگ ايجاد ميشود. ۲
پزشكان نيز در تشريح اين بيماري ميگويند:
پيسي عبارت است از يك بيماري پوستي اكتسابي كه در اثر از بين رفتن رنگدانه پوستي ايجاد ميشود.
1.. سوره مائده، آيه۱۱۰ و ر.ک: سوره آل عمران، آيه ۴۹.
2.. فرهنگ پزشكي دورلند.