تظاهرات باليني اين بيماري چنين گزارش شده است:
پيسي يك بيماري اكتسابي پوستي و بد شكل كننده است كه به صورت لكههاي سفيد ـ كه به وسيله حاشيه همرنگ پوست و يا تيرهتر احاطه شده است ـ تظاهر ميكند.
ديگري ميگويد:
برص فقط سلولهاي سازندة رنگ را در لايه سطحي پوست از بين ميبرد و به هيچ وجه به عمق پوست و گوشت و استخوان صدمهاي نميزند... اين بيماري تنها پوستي بوده و بيخطر است و عامل عفوني در ايجاد آن دخالت ندارد. ۱
برص، پيسي و لک و پيس، در اين سخنان يک بيماري تلقي شده و يکسان تعريف شدهاند.
نحوه کاربرد ماده برص در قرآن و روايات و احکامي که در فقه بر اين عنوان مترتب شده، با تلقي فوق چندان هماهنگ به نظر نميرسد. ماده برص دو بار در قرآن به صورت صفت به کار رفته است و شفاي آن و شفاي کور مادر زاد و زنده ساختن مردگان از جمله معجزات حضرت عيسي( برشمرده شده است. ۲ بيان شفاي عارضة بيخطري كه پيامدي جز تغيير رنگ پوست ندارد، در رديف معجزاتي چون زنده ساختن مردگان و شفاي كور مادر زاد تناسب چنداني ندارد. ۳ در احاديث نيز اگر از بيماري ديگري همراه اين بيماري نامي برده شده، آن بيماري بيشتر جذام و جنون است. احکام فقهي مترتب بر آن نيز مانند:
ابتلاي زن به برص مجوز بر هم زدن ازدواج از سوي شوهر است. ۴
فرد مبتلا به برص نبايد عهدهدار حضانت كودك گردد. ۵
امامت فرد مبتلا به جذام و برص مكروه است. ۶
ابتلاي برده به جذام و برص و زمينگيري موجب آزادي اوست. ۷
اگر بردهاي تا يک سال بعد از فروخته شدنش به برص مبتلا شود، خريدار حق فسخ دارد. ۸
در حد و اندازه تعريف امروزين برص به نظر نميرسد؛ زيرا با توجه به اهتمام و ارزشي كه اسلام براي تشكيل و بقاي خانواده قايل است و از طلاق نهي فرموده، اين نوع نگرش به خانواده با تجويز منحل ساختن آن، به علت وجود بيمارياي كه اثري جز تغيير رنگ پوست ندارد، هماهنگ و متناسب نيست. به اين مورد ضميمه كنيد كه شريعت كوري يك چشم را ـ اگرچه از پيش از عقد بوده باشد ـ مايه بر هم خوردن ازدواج ندانسته، چگونه ممكن است تغيير رنگ پوست را عامل فسخ نكاح معرفي کند؟ همچنين در احکام ديگر.
1.. ر.ك: مجموعه مقالات و گفتارهاي دومين سمينار ديدگاههاي اسلام در پزشکي، بخش دوم.
2.. سوره آل عمران، آيه ۴۹؛ سوره مائده، آيه ۱۱۰.
3.. ر.ك: مفهوم برص در قرآن و ارتباط آن با مسائل پزشکي .
4.. جواهر الکلام، ج۳۰، ص۳۳۱. اين حکم مشروط به اين است که بيماري قبل از عقد ايجاد شده و مرد از آن بياطلاع باشد.
5.. مسالك الافهام، ج۸، ص۴۲۵.
6.. جواهر الكلام، ج۱۳، ص۳۸۱-۳۸۳.
7.. الدروس، ج۲، ص۱۹۳.
8.. از اين مسأله در فقه به احداث سنة تعبير ميشود. (ر.ک: جواهر الکلام، ج ۲۳، ص۲۹۷-۳۰۳)