برص، لک و پيس يا...؟ - صفحه 117

عدم سنخيت احکام فوق با تلقي امروزين از برص با تعبدي بودن احکام نيز توجيه شدني به نظر نمي‌رسد؛ زيرا اگر احکام فوق مربوط به امور عبادي محض بود، وجهي داشت، اما موارد فوق، اموري است كه راه ورود عقل به آن چندان بسته نيست؛ به عنوان نمونه در باره علل فسخ ازدواج، با اندكي، تأمل مي‌‌توان فهميد كه چرا جذام، جنون، ناتواني جنسي و غيره مجوز انحلال نكاح مي‌‌شوند يا چرا فردي که به جذام مبتلاست، نبايد عهده‌دار حضانت کودک گردد، اگر چه جزئيات احكام را بايد از شريعت گرفت، اما در باره برص با تعريف فوق، اين حکم محل تامل و نيازمند بررسي بيش‌تر است؛ علاوه بر اين‌كه با تعريف جديد برص، اين بيماري تناسبي با بيماري‌هاي ديگري که در مسائل فوق هم رديف آنها قرار گرفته، ندارد. ۱
با توجه به آنچه گذشت، حداقل اين سؤال مطرح مي‌‌شود آيا مقصود شريعت از برص همين بيماري است؟ يا اين‌كه پيشينيان تعريف ديگري از برص داشته‌ و بيماري ديگري را غير آنچه ما امروزه آن را برص مي‌‌خوانيم، مقصود داشته‌اند. با توجه به شواهد شبهه برانگيز ياد شده، بايد با مراجعه به منابع ملاحظه كنيم كه آيا مي‌‌توان به معناي مناسبي دست يافت؟

برص در منابع پيشين

برص در زبان‌هاي باستاني

معادل فارسي برص ، پيس است. ۲ محشي فاضل برهان قاطع، ضمن ريشه يابي كلمه پيس در زبان‌هاي باستاني مي‌‌گويد:
كلمه‹Paesa› در اوستا دو معنا دارد: نخست، به معناي زينت و نقش و دوم، نام مرض معروف.
بارتلومه ، ايران شناس آلماني، مؤلف فرهنگ ايران باستان و تفسير اوستا و... ۳ و به تبع او، هرن ۴ معناي دوم اين واژه را جذام Aussatz ترجمه كرده است:
آن مرضي ساري است كه در ايام قديم بيش‌تر از عصر حاضر شيوع داشته، ولي در آن ( بر خلاف پيسه)خال‌هاي سفيد در بدن ظاهر نمي‌شود. بنا بر اين، مانند نويسندگان اسلامي، مناسب‌تر است آن را با برص تطبيق كنيم. ۵
از کلام ايشان معلوم مي‌‌شود که برص، مانند جذام، بيماري‌اي مسري است؛ با اين تفاوت که در جذام، لکه‌هاي سياه بر بدن ظاهر مي‌‌شود و در برص، لکه‌هاي سفيد. شايد به همين دليل است که در زبان عربي از اين بيماري به بياض ۶ هم تعبير شده است.

1.. از جمله از احداث سنة جذام و جنون است. همچنين فردي که عهده‌دار حضانت کودک مي‌گردد، نبايد به جذام مبتلا باشد.

2.. برهان قاطع، واژه پيس .

3.. فرهنگ ايران باستان، ص۸۱۸.

4.. اساس اشتقاق لغت فارسي، ص۳۵۵.

5.. همان، واژه پيس پاورقي ص۴۳۹-۴۴۰.

6.. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ( قَالَ: قَالَ فِي الرَّجُلِ: إِذَا تَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ فَوَجَدَ بِهَا قَرْناً وَ هُوَ الْعَفَلُ أَوْ بَيَاضاً أَوْ جُذَاماً إِنَّهُ يَرُدُّهَا مَا لَمْ يَدْخُلْ بِهَا . ( الكافي، ج۵، ص۴۰۸)

صفحه از 123