پيسگي سياه... پوست را به حالتي سفال مانند در ميآورد و بسيار زبر ميكند و پولك مانندهايي بر پوست مياندازد كه به پولكهاي ماهي ميمانند و جاي آسيب ديده ميخارد. اين بيماري پيسگي از مقدمات بيماري جذام است. پيسگي سياه با اين همه بد جنسي كه دارد و با اينكه اگر كهنه شد و ماندگار ماند ديگر علاجپذير نيست ؛ همچنان كه اگر بهك نيز كهنه شد شفا نمييابد، باز هر دو از پيسگي سفيد سلامت ترند، كه سبب آنها معلوم است. ۱
ابنسينا در فرق بين بهك سفيد و پيسگي سفيد ميگويد:
اگر لكه سفيد، بهك سفيد باشد، مويي كه بر آن ميرويد، كاملاً به رنگ موي طبيعي انسان مبتلا به بهك است.... اما بر لكه سفيدي كه پيسگي باشد، تنها موي سفيد ميرويد.
در جاي لكه پيسگي سفيد، پوست فرورفتگي دارد و با پوست ساير بدن برابر نيست، اما در حالتي كه لكه بهكي باشد، يا فرورفتگي اصلاً نيست و يا اگر باشد، بسيار كم است.
سوزن به جاي لكه فرو برد. اگر خون بيرون تراويد، بدان كه بهك است و اگر مادهاي نمينْ، آبسان، تراويد بدان كه پيسگي است و اين نوع شفاپذير نيست.
اگر لكه را با دست ماساژ دادي و سرخ رنگ شد اميد در شفايش هست واين سرخ شدن از اثر ماساژ بيشتر سزاوار بهك است، اما اگر از ماساژ دادن با دست سرخ نشد، نشان از بدي و بدجنسي دارد. ۲
شيخ الرئيس در جاي ديگر ميگويد:
بيماري سبل و برص نيز از جمله بيماريهاي واگير است. ۳
سعيد بن هبة الله بغدادي (436-495ق) سرپرست پزشكان بيمارستان عضدي بغداد در فرق برص و بهق ميگويد:
بهق در سطح جسم پيدا ميگردد و برص در عمق جسم. ۴
در كتاب بستان الاطباء و روضة الالبأ تصنيف ابونصر اسعد بن الياس بن مطران (م587 ق) آمده است:
ابن رأس الطنبور در كتاب برص خود گفته است كه فرق ميان سفيدي برص زده و بهق زده اين است كه سفيدي در بهق زده فرورفتگي ندارد و از ظاهر پوست تجاوز نميكند، ولي در برص زده سفيدي از ظاهر پوست به گوشت زير آن تجاوز ميكند و حتي تا استخوان هم ميرسد. از اين روي، سفيدي در ابرص شديدتر از سفيدي در ابهق است. ۵
در كتاب طبي ديگري ميخوانيم:
1.. همان، ص۱۵۹.
2.. همان، ص۱۵۹-۱۶۰.
3.. همان، ص۱۸۴.
4.. الحدود و الفروق، ص۱۵۹.
5.. بستان الاطباء و روض الالبأ، ص ۴۵.