برص، لک و پيس يا...؟ - صفحه 121

برص در نگاه محققان پيشين

يكي از محققان مي‌گويد:
برص ـ كه معادل آن در زبان فرانسه Lepre و در زبان انگليسي Leprosy ۱ است ـ در اصل واژه‌اي يوناني به معناي سخت شده و پولك‌گونه شدن است. دليل اين نامگذاري اين بود كه اين واژه در زمان‌هاي قديم و قرون وسطي بر بيماري‌هاي متعددي اطلاق مي‌شد كه مهم‌ترين ويژگي آنها چركين و پوسته پوسته شدن پوست بود، كه از آن جمله‌اند... . در عربي برص، سفيدي را گويند كه روي پوست آشكار شود و فرو رود و اگر از پوست تجاوز نكند، در نزد آنان بهق ناميده مي‌شود.... برص سياه نيز نوعي بيماري پوستي است كه ضمن تغيير رنگ پوست، آن را از حالت طبيعي خارج و سخت و پولك گونه مي‌سازد و از مقدمات جذام شمرده مي‌شود. اما آنچه در نزد پزشكان متأخر اروپا به نام Lepre شناخته مي‌شود و عرب زبانان آن را برص مي‌نامند ]اگر قيدي نداشته باشد[، نوعي ازپولك گونه شدن پوست است كه در ابتدا به صورت جوش‌هاي كوچك سفت قرمز رنگ و چركي روشن ظاهر مي‌شود... . امروزه بيش‌تر بيماري‌هايي كه با نام برص شناخته مي‌شوند مسري نيستند، ولي ممكن است از نسلي به نسل ديگر به ارث برسد.
اين محقق مي‌گويد:
در گذشته چنين بود كه فرد مبتلا به برص در حكم مرده به حساب مي‌آمد و موجب قطع رابطه زناشويي مي‌شد. از حضور چنين بيماري در اماكن عمومي جلوگيري به عمل مي‌‌آمد. مبتلايان به اين بيماري لباس فرم خاصي داشتند تا آسان‌تر شناسايي شوند.
او مي‌گويد:
با آن‌كه اين بيماري از بين رفته، اما نگراني حاصل از اين بيماري هنوز بر جاي مانده است؛ به گونه‌اي كه امروز [اواسط قرن نوزدهم] كلمه ابرص حكايت از فردي مي‌‌كند كه از لحاظ زندگي انساني و طبيعي به پايين‌ترين درجه رسيده باشد. ۲

برداشت فقها از برص

فقهاي اماميه( با برداشتي مطابق و هماهنگ با آنچه اطباي قديم گفته بودند، در باره برص سخن گفته‌اند. شهيد ثاني (شهادت966ق) مي‌‌فرمايد:

1.. فرهنگ‌نامه‌هاي پزشکي در توضيح واژه Leprosy مي‌گويند: يک بيماري مزمن ناشي از باکتري مايکو باکتريم لپره که پوست، غشاهاي مخاطي و اعصاب را مبتلا مي‌کند. عمدتاً مختص مناطق گرمسيري است و از راه تماس مستقيم انتقال مي‌يابد. پس از يک دوره کمون يك تا سي ساله نشانه‌ها به تدريج تکون مي‌يابند و عمدتاً پوست و اعصاب را گرفتار مي‌کنند. جذام لپرومايي شکل مسري همواره پيش رونده‌اي است که با پيدايش توده‌هاي گسترده‌اي در روي پوست موجب كلفتي پوست و اعصاب و در مورد وخيم با کرخي پوست، ضعف عضلاني و فلج منجر به از شکل افتادگي و کج‌ريختي مي‌شود.... جذام توبرکولوييد شکل خوش‌خيم غالباً خود محدود شونداي از جذام است که سبب تغيير رنگ و بد نما شدن قطعه‌هاي پراکنده‌اي در پوست همراه با کرخي موضعي مي‌شود. (فرهنگ فشرده پزشکي اکسفورد، ترجمه مصطفي مفيدي) در فرهنگ‌نامه پزشکي ديگري در باره واژه فوق آمده است که در مراحل اوليه پوستي است، اما پس از آن، هم بافت‌هاي نرم و هم استخوان را گرفتار مي‌کند. در مرحله دوم بثوراتي ظاهر مي‌گردند، نقاط سياهي روي پوست مي‌آيند و مي‌روند. اگر اين نقاط سياه سفيد شوند، بي‌حسي آغاز مي‌گردد که به آن جذام سفيد مي‌گويند. (فرهنگ پزشکي مصور، ترجمه و تأليف: خويزي - فلاحي)

2.. دائرة المعارف، ج۵، ص۳۳۰-۳۳۱، مدخل برص .

صفحه از 123