راه هاى خداشناسى - صفحه 16

۵۰۱۷.امام على عليه السلامـ در وصف سالك راه خداى عز و جل ـ: او خِردش را زنده كرده و نفْسش را كشته است ، آن سان كه [ جسم] سنگينش نزار و [ خوى ]خشنش نرم گرديد ، و روشنايى پُر فروغى ، برايش درخشيد ، و راه را براى او آشكار ساخت،و او را راه بُرد،و از درى به درِ ديگر كشانْد تا او را به درِ سلامت و سراى اقامت رسانْد . پاهايش با آرامش تن ، در جاى امن و راحت ، ثبات گرفت به خاطر آنچه با دل خويش كرد و پروردگار خويش را راضى گردانْد.

۵۰۱۸.امام على عليه السلامـ در دعايى كه به نوف بِكالى آموخت ـ: به آن نامت كه به وسيله آن ، بر اولياى ويژه ات ظهور يافتى و از اين رو ، آنان ، تو را يگانه دانستند و شناختند و تو را به حقيقت ، عبادت كردند ، از تو درخواست مى كنم كه خودت را به من بشناسانى تا بر پايه ايمان حقيقى به تو ، به پروردگارى ات اقرار كنم .
اى خداى من! مرا از آنانى قرار مده كه نام بدون معنا را مى پرستند ، و در آن وقتى كه با گوشه چشمى بندگانت را مى نوازى، با گوشه چشم به من بنگر تا دلم به شناخت ويژه خودت و شناخت اوليايت نورانى گردد ، كه تو بر هر چيزى توانايى .

۵۰۱۹.امام على عليه السلام :معناى «قد قامت الصلاة؛ نمازْ بر پا گرديد» در اقامه نماز ، اين است كه هنگام ديدار و مناجات و برآورده شدن خواسته ها و دست يافتن به آرزوها و رسيدن به خداى عز و جل و بزرگوارى و گذشت و بخشش و خشنودى اش فرا رسيده است .

۵۰۲۰.نور البراهين:كميل، به على عليه السلام گفت: اى امير مؤمنان! حقيقت چيست؟
فرمود : «تو را با حقيقت چه كار؟» .
گفت : اى امير مؤمنان! آيا من رازدار شما نيستم؟
فرمود : «آرى ؛ امّا مى ترسم كه آنچه از [ علم ]من بر تو مى تراود ، افزون از گنجايش تو باشد!» .
گفت : آيا كسى چون تو ، درخواست كننده اى را نا اميد مى كند؟
فرمود : «حقيقت ، فهم جلالت هاى خداوند متعال بدون اشاره است» .
گفت : اى امير مؤمنان! برايم بيشتر توضيح بده .
فرمود : «نفى كردن موجود وَهْمى ، همراه با [ باور به ]درستىِ موجودِ شناخته شده است» .
گفت : برايم بيشتر توضيح بده .
فرمود : «دريده شدن پرده ، به خاطر تفوّق راز است» .
گفت : برايم بيشتر توضيح بده .
فرمود : «جذب يكتايى براى صفت يگانگى است» .
گفت : برايم بيشتر توضيح بده .
فرمود : «نورى است كه از بامداد ازل مى درخشد و آثار آن ، بر هيكل هاى توحيد ، هويدا مى گردد» .
گفت : برايم بيشتر توضيح بده .
فرمود : «شعله را خاموش كن كه چراغ ، خود ، نورافشان شد!» . ۱

1.كنايه از اين كه بيش از اين ، توضيح ممكن نيست . (م)

صفحه از 18