روش فيض کاشانی در شرح احاديث غير فقهی بر اساس کتاب الوافی - صفحه 126

يا 1036ق) و نشر آن در ايران و عراق، بيش‌تر علماي اصولي مشرب در ايران و عراق اخباري شدند و در نتيجه، توجه به حديث و علوم مختلف آن از رونق دوباره‌اي برخوردار گرديد. از علماي مشهوري كه به اين مسلك گراييدند، مي‌توان افراد زير را نام برد:
ملامحسن فيض كاشاني، صاحب الوافي،
ملامحمدطاهر قمي، مؤلف تحفة الأخبار در رد صوفيه (م1098ق)،
شيخ حر عاملي، صاحب وسائل الشيعة،
سيد نعمتالله جزايري، مؤلف الأنوار النعمانية (م1112ق). ۱
از اين‌رو، كتاب الوافي، يكي از جوامع حديثي متأخر محسوب مي‌گردد. اين كتاب جوامع اربعه پيشين را در برگرفته است.
الوافي داراي يك مقدمه، چهارده بخش با عنوان كتاب و يك خاتمه است: مقدمه كتاب، شامل سه مقدمه است: مقدمه نخست، در مورد شناخت علوم ديني، مقدمه دوم، در شناخت اسانيد و مقدمه سوم، درباره اصطلاحات و قواعد كتاب است.
فهرست چهارده گانه كتاب بدين ترتيب است: 1. کتاب العقل و الجهل و التوحيد، 2. کتاب الحجة، 3. کتاب الإيمان و الکفر، 4. کتاب الطهارة و الزينة، 5. کتاب الصلاة و القرآن و المعاد، 6. کتاب الزکاة و الخمس و الميراث، 7. کتاب الصوم و الاعتکاف و المعاهدات، 8. کتاب الحج و العمرة و الزيارت و المشاهد، 9. کتاب الأمر بالمعروف و النهي عن المنکر و القضاء و الشهادات، 10. کتاب المعايش و المعاملات، 11. کتاب المطعم و المشرب و التجمل، 12. کتاب النکاح و الطلاق و الولادة، 13. کتاب الموت و الإرث و الوصية، 14. کتاب الروضة.
فيض در مورد انگيزه خود از تأليف کتاب به سه نکته اشاره نموده است: 1. کتب اربعه بدون گردآوري و تبويب کافي نيست و شامل همه روايات مهم نيست. 2. رجوع به اين کتابها به علت اختلاف ابواب و تعارض عناوين با مواضع روايات. 3. طولاني بودن روايات که ناشي از تکرار آنهاست.
او درباره کتاب الکافي ـ که آن را در ميان اثر خود گنجانده است ـ چنين مي‌نويسد:
اما الکافي، اگر چه برترين، مطمئن‌ترين، کامل‌ترين و جامع‌ترين جوامع حديثي است، مشتمل بر اصول و عاري از زوايد است؛ اما بسياري از احکام را ناديده گرفته و تمامي ابواب آن را ذکر ننموده است.
گاه بر يکي از دو طرف خلاف روايت ـ که توهم منافات[و تعارض] ايجاد مي‌کند ـ بسنده نموده، در حالي که طرف منافي [و معارض] را ذکر ننموده و نيز مبهمات و مشکلات روايات شرح نشده است و در ترتيب برخي از کتاب‌ها، ابواب و روايات نيز خلل به وجود آمده است. ۲
مؤلف الوافي، در مقدمه کتاب درباره تعليقات و توضيحات خود بر برخي از روايات مي‌نويسد:

1.. همان، ص۴۰۱.

2.. الوافي، ج۱، ص۵.

صفحه از 142