فيض در مورد عبارت اعرفوا اللهَ باللهِ توضيح ميدهد. او رأي دو محدث بزگ کليني و شيخ صدوق را ذکر نموده، آنها را مورد نقد قرار ميدهد. کليني مينويسد:
معناي عبارت إعرفوا اللهَ باللهِ ، اين است که خداوند اشخاص و انوار و جواهر و اعيان را آفريد. اعيان عبارتاند از: ابدان[يا اجسام]، جواهر و ارواح. خداوند شبيه به جسم و روح نيست. هيچ کس در آفرينش روح حساس مؤثر نيست. او خود در آفرينش ارواح و اجسام يگانه است. هنگامي که از خداوند دو شبهه شباهت اجسام و ارواح نفي گرديد، آنگاه خداوند، به واسطه خويش شناخته شده است. و اگر به روح يا بدن يا نور تشبيه گردد، در اين صورت، به واسطه خود شناخته شده است. ۱
توضيح شيخ صدوق نيز چنين است:
خداوند را به واسطه خويش نشناختيم؛ زيرا اگر او را با عقل خود ميشناسيم، خداوند خود آفريننده و عطاکننده آن است. اگر به واسطه پيامبران و ائمه ميشناسيم، خداوند خود ايشان را فرستاده و حجت نموده است و اگر به واسطه نفس، او را شناختيم، او خود نفس را پديد آورده است. پس در واقع، به واسطه او، او را شناختيم. ۲
آنگاه فيض مينويسد:
تفسير کليني داراي اجمال و ابهام است و مطلب را به خوبي روشن نميسازد؛ ليکن تفسير صدوق، راه معرفت و شناخت خدا را در معرفت به واسطه خود او منحصر ساخته است و اين بر خلاف ظاهر حديث است. ۳
بنا بر ظاهر حديث، راه ديگري غير از اين وجود دارد که برتر و صحيحتر است.
فيض همچنين در مورد روش حکما مينويسد:
ديدگاه حکما [در اين مورد]، از طريق اثبات باري تعالي به واسطه ذات خويش صورت ميگيرد، نه شناخت او با ذات خود. اثبات يک چيز متفاوت از شناخت آن است. سخن در اينجا درباره اثبات خداوند نيست، بلکه در مورد معرفت و شناخت اوست. چون آنها وجود خداوند را بديهي و فطري دانستهاند؛ چنانکه در آيه (فِطْرَتَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا(۴ا شاره شده است.
در آيات مختلف قرآن، نسبت به اين مطلب اشاره شده است؛ مثل آيه (أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ...(۵ و سخن ابراهيم( که فرمود: (هذَا رَبِّي...(۶ و نيز آنچه فرعون گفت: (وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ(.۷