روش فيض کاشانی در شرح احاديث غير فقهی بر اساس کتاب الوافی - صفحه 136

اي ابومحمد، به خدا سوگند ولايت علي( از زمين برنخاست بلکه آن به طور شفاهي از آسمان آمد.

شرح فيض

فيض در توضيح اين حديث پيش از هر چيز مي‌نويسد:
در اين حديث، اسراري نمادي است که فهم ضعيف ما به آنها راه نمي‌يابد.
او توضيحاتي در بيان معناي اين حديث ارائه نموده، ليکن آن را مراد و معناي قطعي نمي‌شمرد. از اين رو مي‌نويسد:
اگر درست و صحيح بيان نمودم، از سوي خداست و اگر خطا کردم، از سوي من است و خدا ياري‌گر است.
تفسير و تأويل فيض دربارة عبارت إنّ ربَّک يصلّي... چنين است:
يعني، آن اسم از اسماي پروردگار که تو را تربيت نموده است، در مقابل ذات مقدس الهي با تسبيح و تقديسي شايسته کرنش مي‌کند و گويد: اي محمد، چنان‌که من پروردگار توام، پرورگار ملائکه نيز هستم؛ ملائکه‌اي که برخي از آنها حامل وحي‌اند و نيز پروردگار روح؛ روحي که به اذن من تو را راهنمايي مي‌کند. و تو به اين دو مخلوق من در رسيدن به اين مقام نيازمند بودي؛ مقامي که آن دو هرگز به آن نرسيدند. شايسته است در پي فراتر از آن مباشي. همچنين گويد: اگر رحمت من بر غضبم پيشي نمي‌گرفت و اسماي جماليه بر اسماي جلاليه چيره نمي‌گرديد، رسيدن به اين مقام براي تو ميسر نبود. هنگامي که پيامبر متوجه اين مطلب شد، از اين‌كه به جايگاهي که فراتر از اوست، نزديک شده، عفو نمود. ۱
فيض در تأويل اين حديث و شرح عبارت سبقت رحمتي غضبي رحمت الهي را بر اسماي جماليه و غضب الهي را بر اسماي جلاليه حق تعالي تطبيق داده است.
اين‌گونه شرح و تفسير، حاکي از مشرب عرفاني اوست. ديدگاه فيض دربارة صفات جلاليه و جماليه خداوند در تأويل او دربارة اين حديث، تأثير گذاشته است:
فيض معتقد است، اتصاف پروردگار به دو قسم صفات متقابل، بالذات نيست؛ زيرا خداوند بسيط الحقيقة است و ذات او احد است. و هيچ‌گونه تکثر و تعدد و ترکيبي در ذات او وجود ندارد. حال، چگونه دو صفت متقابل هر دو از قسم [بالذات] بتوان به او نسبت داد؟! بنا بر اين، بايد گفت: اتصاف پروردگار به صفات جماليه‌اش، بالذات و به صفات جلاليه‌اش، بالإضافه است. صفاتي مانند قهر، بغض و کراهت نسبت به موجودات علي الإطلاق نيست، بلکه با توجه به درجه و مرتبه بندگان و موجودات است که اين صفات آنها را در بر مي‌گيرد.
عالم وجود و هر چه موجود است، همه خير و محبوب خداست. اين‌كه در موجودات اختلافاتي ديده مي‌شود، به خاطر درجات استحقاقي آنها بر اساس استعدادهاي ذاتي است؛ چون رحمت پروردگار همه

1.. الوافي، ج۳، ص۷۱۶.

صفحه از 142