قاعده شناخت صحابه پيامبر با محوريت احاديث پيامبر(ص) - صفحه 170

كسي كه از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم عيب‌جويي كند يا به آنها توهين نمايد، با چنين شخصيتي هم غذا نشويد. از ظرفي كه آب مي‌نوشد، شما ننوشيد و در صورتي كه فوت كرد، بر جنازه او نماز نخوانيد. ۱
در ميان اهل سنت، معتزله شرطي را هم قرار داده‌اند و قايل‌اند كه صحابه همه عادل‌اند، مگر كسي كه با علي عليه السلام جنگيده است. البته سيوطي، اين شرط را قبول ندارد و معتقد به عدالت همة صحابه است. ۲ و باور دارد كه بايد به همة صحابه حسن ظن داشت و كار آنها را حمل بر اجتهادشان كرد كه هر كدام در اجتهادشان مأجور هستند. ۳
بر اساس عقيدة اهل سنت، نسبت به عدالت همة اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم، ابوسفيان و مغيره و... همگي صحابه و عادل‌اند و رواياتشان، هر چند در توهين به كساني مانند علي عليه السلام و اهل بيت( و در مدح عبدالرحمن بن ملجم باشد، صحيح است. آري، اهل سنت همة صحابه را مجتهد و عادل مي‌دانند و به مرجعيت همة آنها قايل‌اند و هر كدام از صحابه را مرجعي مستقل و قائم به ذات مي‌دانند و به عقيدة آنان، تمام مسائل و احكام شرعي از هر كدام پذيرفته است؛ زيرا ايشان بهترين و شايسته‌ترين افراد امت‌اند و تمام شيوه‌ها و راه‌هاي آنان حق است و اگر اختلاف هم كردند؛ با حجت و دليل بوده است. جنگ نكردند و كشته نشدند، مگر در راه جهاد يا پديدار ساختن حق و حقيقت. لذا حق و باطل در ميان صحابه منظور نيست. همة صحابه، بدون استثنا، حق‌اند و به اين معنا، هم علي حق است و هم معاويه؛ زيرا هر دو صحابه و مجتهدند و هيچ يك از اين دو گروه را نبايد باطل و گنهكار دانست و روايتي هم در تأييد خود آورده‌اند كه از علي عليه السلام دربارة كشتگان در جنگ جمل و صفين پرسيده شده فرمود:
سوگند به كسي كه جان من در يد قدرت اوست! هر يك از آن دو گروه كه با دل پاك جان سپرده باشند، به بهشت رفته‌اند.۴

2. عدالت صحابه از منظر شيعه

شيعه، به پيروي از امامان معصوم( و قرآن كريم، معتقد است كه در ميان اصحاب رسول خدا( مؤمنان پاك نيتي وجود داشته‌اند كه خداوند در قرآن كريم به ستايش ايشان پرداخته و از آنها به نيكي ياد كرده است؛ مثلاً در مورد بيعت شجره مي‌فرمايد:
(لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمـُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً(.۵
كه خداوند ستايش خود را ويژه مؤمناني از صحابه قرار داده كه در بيعت شجره شركت كردند ۶ و شامل حال منافقان ايشان، امثال عبدالله بن ابي و اوس بن خولي ـ كه در آنجا حضور داشته‌اند ـ نمي‌شود.

1.. كتاب الكبائر، ص۲۳۸.

2.. همان، ج۲، ص۲۰۸.

3.. تدريب الراوي، ج۲، ص۲۱۲.

4.. مقدمه ابن خلدون، ص۲۱۵.

5.. سوره فتح، آيه ۱۸.

6.. داستان بيعت شجره در المغازي، ص۶۰۴ و ديگر كتب تاريخي تاريخ اسلام آمده است.

صفحه از 183