آداب آموختن (بخش اول) - صفحه 28

3 / 12

حرص

۱۰۰۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :تملّق خوى مؤمن نيست ، مگر در جستجوى دانش .

۱۰۰۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :حسادت و تملّق روا نيست ، جز در جستجوى دانش .

۱۰۰۳.امام على عليه السلام :هركس شيفته دانش گردد ، به خويشتن نيكى كرده است .

3 / 13

استمرار

۱۰۰۴.امام على عليه السلام :هركس درس را ادامه ندهد ، به فهم نرسد .

۱۰۰۵.امام على عليه السلام :دانش را احراز نكند ، مگر كسى كه درس خود را ادامه دهد .

۱۰۰۶.امام على عليه السلام :هركس بسيار به درس و مباحثه علم بپردازد ، آنچه را فرا گرفته از ياد نبرد و آنچه را ندانسته فرا گيرد .

۱۰۰۷.امام على عليه السلام :دانش را بجوى تا بر دانشت بيفزايى .

ر . ك : ص177 ح482/ص 581«بسنده نكردن به آنچه مى داند»/ص585«يارى جستن از خدابراى افزايش دانش».

3 / 14

شكيبايى

قرآن

«موسى به او [خضر] گفت : آيا به دنبال تو بيايم تا آنكه از بينشى كه آموخته شده اى به جهت رشدم به من بياموزى؟ گفت : تو هرگز نمى توانى همپاى من صبر كنى . و چگونه مى توانى بر چيزى كه به شناخت آن احاطه ندارى ، صبر كنى؟ گفت : انشاء اللّه مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد . گفت اگر به دنبال من مى آيى ، پس از چيزى سؤال مكن تا خود از آن با تو سخن آغاز گويم . پس رهسپار گرديدند ، تا وقتى كه سوار كشتى شدند . وى آن را سوراخ كرد . [ موسى ] گفت : آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟ واقعا كار ناروايى كردى . گفت : آيا نگفتم كه تو هرگز نمى توانى همپاى من صبر كنى؟ [موسى ]گفت : به سبب آنچه فراموش كردم مرا مؤاخذه مكن و در كارم بر من سخت مگير . پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند . [ خضر ] او را كُشت . موسى به او گفت : آيا شخص بى گناهى را بدون اين كه كسى را به قتل رسانده باشد كُشتى؟ واقعا كار ناپسندى مرتكب شدى! گفت : آيا به تو نگفتم كه هرگز نمى توانى همپاى من صبر كنى؟ [موسى] گفت : اگر از اين پس چيزى از تو پرسيدم، ديگر با من همراهى مكن و از جانب من قطعا معذور خواهى بود» .

صفحه از 36