باب پنجم : ادبيات
5 / 1
آگاهى امام به همه زبان ها
۵۵۷۲.امام باقر و امام صادق عليهماالسلام :هـنگـامـى كـه امير مؤمنان از كار بصريان فارغ شد ، هفتاد نفر از سياهان به نزد وى آمدند و سلام كردند و به زبان خود با او سخن گفتند و ايشان ، به زبان آنان به آنان پاسخ گفت .
۵۵۷۳.امام صادق عليه السلام :[ يهودى اى] از جـيب قـبايش كتابى بيرون آورد و آن را به امير مؤمنان داد . امام عليه السلام آن را گشود ، به آن نگريست و گريست . يهودى به وى گفت : پسر ابو طالب! چه چيزى تو را به گريه انداخت؟ به اين كتاب كه به زبان سُريانى است ، نگاه كردى ، در حالى كه تو فردى عربى . آيا دانستى كه آن چيست؟
امير مؤمنان ـ كه درود خدا بر او باد ـ فرمود : «آرى . اين ، نام من است كه ثبت شده است» .
يهودى به وى گفت : نام خود را در اين كتاب به من نشان بده و مرا از نام خود به زبان سُريانى ، باخبر كن .
امير مؤمنان ـ كه سلام خدا بر او باد ـ ، نامش را در كتاب ، نشان داد و گفت : «نام من اِليا ست» .