ادبیات - صفحه 4

۵۵۷۴.امام صادق عليه السلام :هنگامى كه امير مؤمنان به سوى نهروانيان مى رفت ، در محلّه قَطُفتا ۱ فرود آمد . مردم ناحيه بادَرويا ۲ نزد وى آمدند و از سنگينى ماليات خود ، شكايت كردند و به زبان نبطى به آن حضرت گفتند كه همسايگانى دارند كه زمين هايشان بيشتر و مالياتشان كمتر است . امام عليه السلام به زبان نَبْطى پاسخ داد : «وغرزطا من عوديا» ۳ ، يعنى : «بسا رجزى كوتاه كه بهتر از رجز بلند است» .

۵۵۷۵.المناقب ، ابن شهر آشوب :روايت شده كه على عليه السلام به دختر يزدگِرد فرمود : «نام تو چيست؟» .
گفت : جهان بانو .
فرمود : «نام تو شهربانوست» و به فارسى پاسخ او را داد .

۵۵۷۶.الخرائج والجرائحـ به نقل از ابن مسعود ـ: من در مسجد پيامبر خدا ، نزد امير مؤمنان نشسته بودم كه مردى فرياد زد : «چه كسى مرا به سوى فردى كه از او دانش فرا گيرم ، راهنمايى مى كند؟» و گذشت .
به وى گفتم : اى مرد! آيا سخن پيامبر خدا را شنيده اى كه فرمود : «من شهر دانشم و على ، دروازه آن است»؟
گفت : آرى .
گفتم : كجا مى روى؟ اين ، على بن ابى طالب عليه السلام است .
مرد برگشت و دو زانو در برابر على عليه السلام نشست .
[ على عليه السلام ] به وى فرمود : «از كدام شهر هستى؟» .
پاسخ داد : از اصفهان .
على عليه السلام فرمود : بنويس : على فرزند ابو طالب چنين اِملا كرد كه . . . .
مرد گفت: اى امير مؤمنان! بيش از اين به من بياموز .
به زبان [ فارسى و گويشِ] اصفهانى فرمود : «اَروت اين وَس» ، يعنى : براى امروزت همين بس است .

۵۵۷۷.عيون أخبار الرضا عليه السلامـ به نقل از ابا صَلْت هَروى ـ: امام رضا عليه السلام با مردم به زبان خود آنان سخن مى گفت و سوگند به خدا ، فصيح ترين و داناترينِ مردم به هر زبان و گويش بود . روزى به ايشان گفتم : اى پسر پيامبر خدا! من از آگاهى شما به اين زبان ها با اين اختلاف هاى زبانى در شگفتم .
فرمود : «اى ابا صَلْت! من حجّت خدا بر مردم هستم و خداوند ، كسى را كه به زبان مردم آگاهى نداشته باشد ، حجّت بر آنان قرار نمى دهد . آيا سخن امير مؤمنان به گوش تو نخورده كه فرمود : به ما فصلُ الخطاب داده شده است و آيا فصل الخطاب ، جز آگاهى از زبان هاست؟» .

1.محلّه اى در بخش غربى بغداد ، نزديك قبر معروف كَرَخى (معجم البلدان : ج ۴ ص ۳۷۴) .

2.آبادى اى در بخش غربى ناحيه بغداد (تقويم البلدان : ص ۲۹۴) .

3.در المناقب ، ابن شهر آشوب ، به جاى عبارت فوق ، اين عبارت آمده : «زعر أوطائه من زعر أرباه ؛ يعنى دود كم ، بهتر از دود زياد است» .

صفحه از 11