در ريّ: ضحاک بن مزاحم کوفي از سعيد بن جبير تفسير ابن عباس را گرفت ۱ و ابومحمد عبدالباقي بصري از عبدالرحمان نيشابوري سه تصنيفش به نامهاي الحجج و البراهين (درمورد امامت حضرت امير( و اولاد يازدهگانه ايشان()، المذهب في المذهب و رسائل البصرة را شنيد. ۲
همچنين ابوالحسن علي بن حاتم قزويني در سال306ق، ابوالقاسم حميد بن زياد کوفي را ـ که به نينوا نقل مکان کرده بود ـ ملاقات کرد و کتاب الرجال وي را بر او عرضه کرد و اجازه نقل ديگر کتب او را گرفت. ۳
هارون بن موسي تلعکبري (م385ق) از بزرگان علماي شيعه است که در طي سفرهاي متعدّدش اجازه نقل آثار بسياري را گرفت و کتابهاي فراواني را از صاحبان اوليهاش شنيد؛ از جمله: براهين الائمة( از سعيد بن احمد ابوالقاسم غراد کوفي ۴ ، زهر الرياض از عبدالله بن فضل ابوعيسي کوفي ۵ ، کتاب النور لمن تدبّره از حيدر بن محمد سمرقندي ۶ ، نوادر الحکمة و الإمامة از محمد بن احمد بن يحيي اشعري قمي ۷ ، کتاب الفرائد از محمد بن قاسم ابوعبدالله کوفي سوداني ۸ و بسياري کتب ديگر.
دانشمندان اهل تسنّن
در مدينه: محمد بن ادريس شافعي المؤطّا مالک را از خود وي شنيد و از حفظ بر او عرضه نمود. ۹
در مکه: يحيي بن سعيد قطّان به کتب ابنجريج ۱۰ ، علي بن عبدالله مديني به کتب شافعي ۱۱ و ابومحمد عبدالله أصيلي به صحيح البخاري ۱۲ دست يافتند.
در بصره: يحيي بن معين کتاب حمّاد بن سلمه را از موسي بن اسماعيل تبوذکي شنيد ۱۳ و ابويعقوب اسحاق بن ابيعمران از ربيع المبسوط را شنيد. ۱۴
در بغداد: ابنابيشريح هروي از ابوالقاسم بغوي الجعديّات را شنيد. ۱۵
1.. سيراعلام النبلاء، ج۵، ص۴۸۱، ش۶۰۵.
2.. الفهرست، ص۷۶.
3.. رجال النجاشي، ص۱۳۲.
4.. همان، ص۱۸۰، ش۴۷۳.
5.. همان، ص۲۳۲، ش۶۱۶.
6.. الفهرست، ص۶۴.
7.. مستدرکات علم رجال الحديث، ج۶، ص۴۴۵.
8.. همان، ج۷، ص۲۹۲.
9.. المحدث الفاصل، ص۲۳۲، ش۱۲۵؛ سير اعلام النبلاء، ج۸، ص۳۷۷، ش۱۵۳۹.
10.. الحياة العلمية في مکة، ص۳۳۷ به نقل از سؤالات أبيداود لأحمد بن حنبل، ص۳۵۰.
11.. همان، ص۳۳۸، به نقل از طبقات علماء الشافعية، ص۴۰.
12.. سير اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۵۵۸، ش۳۶۱۰.
13.. الجرح و التعديل، ج۱، ص۳۱۵.
14.. سيراعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۵، ش۲۴۴۴.
15.. همان ج۱۲، ص۵۳۷، ش۳۵۸۶.