جستاری در اهداف سفرهای حديث‌پژوهی - صفحه 228

در طبقه ۱ صغار اصحاب، دقت بيشتري در پذيرش و نقل روايات صورت مي‌گرفت؛ چنان‌كه مجاهد ‎بن جبر مكي گويد:
بشير العدوي به‌سوي ابن‌عباس آمد و شروع به نقل حديث نمود، اما ابن‌عباس اجازه نقل به او نمي‌داد تا بالاخره گفت:
درگذشته، اگر زماني مي‌شنيديم كه مردي مي‌گويد رسول خدا( چنين فرمود، چشمانمان خيره مي‎شد و به او گوش مي‎داديم و اما وقتي زمانه تغيير كرد، جز از آن‌كه او را مي‎شناختيم، حديثي اخذ نكرديم . ۲
با گذشت عصر صحابه سخت‌گيري‌ها بيش‌تر شد. طبق نقل محمد ‎بن سيرين (م110ق) تابعي معروف، چون فتنه‌ها آشكار شد، طالبان حديث خواستار سند احاديث و واسطه‌هاي نقل متن شدند. اگر از اهل ديانت بودند، حديث‌شان پذيرفته مي‌شد و اگر از اهل بدعت بودند، حديث‌شان به كناري مي‌رفت. ۳ تمسك به اسناد در عهد زهري و اقرانش ۴ از صغار تابعان شايع شد و در اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم هجري به سيادت رسيد؛ به طوري كه شرط اعتبار روايات و اساس اعتماد در قبول و ردّ آنها شد.
در دوران اتباع تابعان، علماي حديث باب جرح و تعديل را توسعه دادند و از پذيرش اخبار و روايات راويان مجهول‌الحال خودداري ورزيدند. در مورد ابوالزنّاد، از اصحاب امام سجاد( ۵ ، نقل است كه او در شهر مدينه صدنفر را مشاهده كرد كه كسي احاديث ايشان را قبول نمي‌كرد و دليل آن نيز، عدم صلاحيت آنها براي نقل روايت بود. ۶
به ‌دنبال چنين تلاش‌هاي بي‌وقفه‌اي از علماي اقدم بود كه حاكم نيشابوري از بزرگان حديث در قرن چهارم، بيان داشت:
اگر اسناد و كثرت مواظبت مسلمين بر آن نبود، درخشش و تابندگي اسلام از بين مي‌رفت و ملحدان و بدعت‌گزاران بر وضع احاديث راه مي‌يافتند و اسانيد را مقلوب مي‌كردند. ۷
و در نهايت، آنچه اجراي قوانين اسناد را ممکن مي‌ساخت، سفر و نقل و انتقال محدثين و علماي رجال بود.
از ميان طرق تحمّل حديث ۸ ، سماع ۹ برترين و معمول‌ترين شيوه بود که اساس سفرهاي علمي را به ديدار علما و کسب شفاهي روايات از ايشان اختصاص مي‌داد.

1.در اصطلاح، عبارت از جماعتي است كه در سنّ و ديدار مشايخ مشترك باشند. (تلخيص مقباس الهداية، ص۲۰۴)

2.. صحيح مسلم، ج۱، ص۱۰.

3.. المحدث الفاصل بين‌الراوي و الواعي، ص۲۰۸.

4.أقران: افرادي كه در سنّ يا اسناد يا ديدار و اخذ از مشايخ قرين يكديگر باشند. ( تلخيص مقباس الهداية، ص۵۴)

5.. رجال الطوسي، ص۱۱۷.

6.. صحيح‌‎ مسلم، ج۱، ص۱۱.

7.. معرفة علوم‌الحديث، ص۱۱۵.

8.. روش‌هاي کسب حديث از راوي قبلي که شامل ۱. سماع، ۲. قرائت، ۳. اجازه، ۴. مناوله، ۵. کتابت، ۶. اعلام، ۷. وصيت، ۸. وجاده مي‌گردد. (ر.ک: تلخيص مقباس الهداية، ص ۱۶۹-۱۸۱)

9.. روشي در تحمّل حديث که راوي حديث را از لفظ شيخ بشنود؛ چه شيخ از حفظ بازگويد و چه از روي نوشته بخواند. ( تلخيص مقباس الهداية، ص۱۶۹)

صفحه از 242