در يمن: ابوسفيان محمد بن حميد معمري از معمر بن راشد کتبش را تحصيل نمود ۱ و يحيي بن معين و احمد بن حنبل و ابوخيثمه زهير بن حرب کتب عبدالرزاق. ۲
در مصر: ابوعلي حسن بن حبيب حصايري از ربيع مرادي کتاب الأمّ را گرفت ۳ و ابن الأحمر محمد بن معاويه از ابوعبدالرحمان نسايي السنن الکبيرش را شنيد. ۴
در قيروان: محمد بن وضّاح از موسي بن معاويه صُمادحي المصنّف وکيع بن جرّاح را گرفت ۵ و قاسم بن أصبغ از بکر بن حمّاد المسند مسدّد بن مُسَرهد را شنيد. ۶
در خراسان: ابوسليمان داود بن علي بغدادي از اسحاق بن راهويه المسند و التفسير را شنيد ۷ و ابوعبدالله صفّار إصبهاني از حسن بن سفيان المسندش را فرا گرفت ۸ و دعلج بن احمد سجستاني در نيشابور مصنّفات ابنخُزَيمه را به دست آورد. ۹
3-10. نشر کتب حديث
گروهي از حديثپژوهان در طي کوچهاي علمي خويش بار و بنهشان، کتب و نوشتههاي حديث بود و در شهرهاي مقصد و حتي در ميانه راه آن را در اختيار اهلِ اين علوم مينهادند.
دانشمندان شيعه
سعيد بن جبير، از بزرگان تابعان، با ورودش به ريّ مواردي از تفسير ابنعباس را در اختيار ضحّاک بن مزاحم گذاشت. ۱۰
ابان بن ابيعياش کتاب سليم بن قيس هلالي را همراه خود به ديار شيراز و بصره برد. ۱۱
ابراهيم بن محمد بن سعيد ثقفي کوفي (م283ق) که در ابتدا زيدي مذهب بود و سپس به اثناعشريه گرايش يافت و کتابي به نام المعرفة در مناقب و مثالب مشهور نگاشت که کوفيان از او خواستند آن را کناري نهاده و نشر ندهد، اما او پس از جويا شدن از بدترين شهرها از نظر رفتار با شيعيان، روانه آنجا (اصفهان) شد و قسم ياد نمود که جز در آن شهر روايت نکند و تلاش بزرگان براي دعوت او به شهر قم سودي نداشت. نجاشي براي او بيش از چهل کتاب برشمرد که بيشتر آنها در بزرگداشت خاندان عصمت و طهارت و حقوق غصب شده ايشان است. ۱۲
1.. المحدث الفاصل، ص۲۳۱؛ الأنساب، ج۵، ص۳۴۵.
2.. مدرسة الحديث في اليمن، ص۴۶۸.
3.. همان، ج۱۲، ص۵۹، ش۳۰۵۳.
4.. همان، ج۱۲، ص۲۲۹، ش۳۲۴۷.
5.. تاريخ علماء الأندلس، ج۲، ص۱۷.
6.. همان، ج۱، ص۴۰۶.
7.. سير اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۴۹۱، ش۲۲۷۳.
8.. همان، ج۱۲، ص۹۵، ش۳۰۹۵.
9.. همان، ج۱۲، ص۲۰۵، ش۳۲۱۹.
10.. فتوح البلدان، ص۳۱۶؛ سيراعلام النبلاء، ج۵، ص۲۸۷، ش۴۸۳.
11.. كتاب سليم، ص۷۷.
12.. رجال النجاشي، ص۱۶ - ۱۸.