رياضيّات - صفحه 4

۵۶۱۰.المصنَّف ، ابن ابى شيبهـ به نقل از سفيان ، از مردى كه نام وى را نياورده است ـ: هيچ كس را حسابگرتر از على عليه السلام نيافتم . از سهم دو دختر و پدر و مادر و زنْ پرسيده شد ، فرمود : «سهم يك هشتمِ زن يك نُهم مى شود» .

۵۶۱۱.الاستيعاب ـ به نقل از زَرّ بن حُبَيش ـ :دو نفر نشسته بودند و غذا مى خوردند . يكى از آنان پنج قرص نان داشت ، و ديگرى سه قرص نان . وقتى سفره انداختند ، كسى نزد آنان آمد و سلام كرد . گفتند : بنشين و غذا بخور .
مرد نشست و با آن دو خورد و همه هشت قرص نان را خوردند . آن مرد برخاست و در هنگام رفتن ، هشت درهم نزد آن دو گذاشت و گفت : اين در مقابل نانى است كه با شما خوردم و از غذايتان بهره بردم .
آن دو [ بر سرِ تقسيم درهم ها] با هم كشمكش كردند . دارنده پنج قرص نان گفت : پنج درهم ، از آنِ من و سه درهم ، از آنِ توست . دارنده سه قرص نان گفت : جز اين كه پولْ بين ما به نصف تقسيم شود ، به چيز ديگرى راضى نيستم .
شكايت ، نزد امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام بردند و داستان خود را براى وى نقل كردند . على عليه السلام به آن كه سه قرص نان داشت ، گفت : «دوستت آنچه را كه [ حقّ تو ]بوده ، به تو داده است و نان او بيشتر از نان تو بوده است . بيا و به همين سه درهم ، راضى باش» .
گفت : هرگز! جز به حقّ خالص ، از او راضى نخواهم شد .
على عليه السلام فرمود: «در حقّ خالص، به تو بيش از يك درهم نمى رسد و او هفت درهم مى برد».
مرد گفت : پناه بر خدا ، اى امير مؤمنان! او سه درهم مى دهد و من راضى نمى شوم و حتّى تو هم توصيه كردى كه من بپذيرم و من باز هم راضى نشدم . حال به من مى گويى كه در حقّ خالص ، نبايد جز يك درهم به من برسد؟!
على عليه السلام فرمود : «دوست تو سه درهم را بر پايه مُصالحه به تو داد ؛ ولى گفتى : من جز به حقّ خالص ، راضى نيستم و طبق حقّ خالص ، جز يك درهم ، مال تو نيست» .
مرد گفت : دليل آن را طبق حقّ خالص به من بفهمان تا بپذيرم .
على عليه السلام فرمود : «اگر هر يك از هشت قرص نان ـ كه شما خورده ايد ـ ، سه قسمت شود ، بيست و چهار مى شود . حال ، اگر يكى از شما بيشتر يا كم تر خورده باشد ، معلوم نيست . پس در خوردن ، مساوى هستيد!» .
گفت : آرى .
فرمود : «تو هشت سهم خوردى ، در حالى كه نُه سهم داشتى و دوست تو هشت سهم خورده ، در حالى كه پانزده سهم داشته است ؛ يعنى هشت سهم خود را خورده و هفت سهمش باقى مانده است و آن شخص سوم [ فقط] يك سهم از نُه سهم تو را خورده است . بنا بر اين ، يك درهم از آنِ تو مى شود در برابر يك سهمت ؛ و هفت درهم از آنِ او مى شود در برابر هفت سهمش» .
مرد گفت : اكنون راضى ام .

صفحه از 5