از من بپرسيد - صفحه 10

۵۶۳۵.الأمالى ، طوسىـ به نقل از عَباية بن رِبْعى ـ: امير مؤمنان على عليه السلام همواره مى فرمود : «پيش از آن كه مرا از دست بدهيد ، از من بپرسيد . سوگند به خدا ، هيچ سرزمين سبز يا خشكى ، و هيچ گروهى تا روز قيامت ـ كه صد نفر را گم راه و يا صد نفر را هدايت كند ـ نيست ، جز آن كه من رهبر آن ، پيش بَرَنده آن و سردسته آن را مى شناسم .

۵۶۳۶.بصائر الدرجاتـ به نقل از سَلّام ـ: به امام صادق عليه السلام گفتم : ما احاديثى را روايت مى كنيم كه در نزد خاندان تو ، چيزى از آنها را نمى يابيم .
فرمود : «آنها چه هستند؟» .
گفتم : روايت مى كنند كه على عليه السلام به هنگام سخنرانى براى مردم ، همواره مى فرمود : «اى مردم! از من بپرسيد ؛ چرا كه شما از من ، نه درباره چيزى بين من تا روز قيامت ، و نه از سرزمين خشك و يا سرزمين سرسبزى ، و نه از گروهى كه صد تن را گم راه و يا صد تن را هدايت كند ، نمى پرسيد ، جز آن كه اگر بخواهم ، شما را از سردسته ، رهبر و پيش بَرَنده آن ، آگاه مى كنم» .
فرمود : «اين درست است» .

۵۶۳۷.الكافىـ به نقل از زُراره ـ: نزد امام باقر عليه السلام بودم . مردى از كوفيان ، از وى درباره اين سخن امير مؤمنان پرسيد كه مى فرمود : «از من درباره هر آنچه مى خواهيد ، بپرسيد ؛ چرا كه از چيزى نمى پرسيد ، مگر آن كه درباره آن به شما خبر خواهم داد» .
امام باقر عليه السلام فرمود : «در نزد كسى دانشِ چيزى نيست ، جز آن كه از امير مؤمنان گرفته شده باشد . مردم ، هر جا كه مى خواهند بروند ! سوگند به خدا ، هيچ چيزى نيست ، مگر آن كه از اين جاست» و با دست خود به خانه اش اشاره كرد .

صفحه از 28