حاضر جوابى - صفحه 4

۵۶۴۵.نهج البلاغة :درباره فاصله مشرق تا مغرب ، از على عليه السلام پرسيده شد . فرمود : «[ به اندازه ]مسيرى كه خورشيد در يك روز مى پيمايد» .

۵۶۴۶.الغاراتـ به نقل از ابو عمرو كِنْدى ، در بيان پرسش هاى ابن كَوّاء از على عليه السلام ـ: [ ابن كوّاء ]پرسيد : بين آسمان و زمين ، چه قدر فاصله است؟ فرمود : «[ به اندازه ]تيررس چشم و [ به اندازه ]دعايى به ياد خدا ، كه مستجاب شود . جز اين را نمى گوييم . گوش كن كه من ، غير از اين ، چيزى نمى گويم» .

۵۶۴۷.امام على عليه السلام ـ در هنگامى كه ابن كوّاء گفت :اى امير مؤمنان! از جاى پايت تا عرش پروردگارت ، چه قدر فاصله است؟ ـ : مادرت ، داغت را ببيند! به انگيزه ياد گرفتن بپرس ، نه براى آزار رساندن . از جايى كه ايستاده ام تا عرش پروردگارم ، به مقدارى است كه گوينده اى خالصانه بگويد : « لا إله إلّا اللّه » .

۵۶۴۸.امام على عليه السلامـ در پاسخ پرسش كننده اى ـ: پسرى كه از پدرش كهن سال تر است و پسرى دارد كه از او كهن سال تر است، او «عُزير» است. خداوند، او را در چهل سالگى برانگيخت ، حالْ آن كه پسرش صد و ده سال داشت .

۵۶۴۹.خصائص الأئمّة عليهم السلام: كعب الأحبار گفت : ... اى ابو الحسن! از كسى به من خبر ده كه پدر نداشت ، و از كسى كه خويشى نداشت ، و از جايى كه قبله ندارد .
فرمود : «آن كه پدر نداشت ، عيسى عليه السلام بود ؛ آن كه خويشى نداشت ، آدم عليه السلام بود ؛ و آن جاكه قبله ندارد ، خانه خداست كه خودش قبله است و برايش قبله نيست . بپرس ، اى كعب!» .
كعب گفت : اى ابو الحسن! از سه چيزى كه در رَحِمْ قرار نگرفته اند و از بدنْ خارج نمى شوند ، مرا خبر ده .
فرمود : «عصاى موسى عليه السلام [ كه اژدها شد] ، شتر ثمود و قوچ ابراهيم عليه السلام » .
آن گاه فرمود : «بپرس ، اى كعب!» .
كعب پرسيد : اى ابو الحسن! تنها يك چيز باقى مانْد . اگر مرا از آن خبر دهى ، شاه كار كرده اى!
على عليه السلام فرمود : «بگو ، اى كعب!» .
پرسيد : گورى كه صاحبش را با خود بُرد [ ، كدام بود] ؟
على عليه السلام فرمود : «اين ، [ در مورد] يونس بن متّى است ، هنگامى كه خداوند عز و جل او را در شكم نهنگ ، زندانى كرد» .

صفحه از 18