۵۳.أسرَعُ الدُّعاءِ إجابَةً دَعوَةُ غائِبٍ لِغائِبٍ ؛ ۱
۰.نزديك ترين دعا به اجابت ، دعا براى فرد غايب است .
۵۴.أعطُوا الأَجيرَ أجرَهُ قَبلَ أن يَجِفَّ عَرَقُهُ ؛ ۲
۰.دستْ مزد كارگر را ، پيش از آن كه عرقش خشك شود ، بپردازيد .
۵۵.أعظَمُ النِّساءِ بَرَكَةً أقَلُّهُنَّ مَؤونَةً ؛ ۳
۰.با بركت ترينِ زنان ، كم خرج ترينِ آنان است .
۵۶.أفضَلُ الحَسَناتِ تَكرِمَةُ الجُلَساءِ ؛ ۴
۰.برترين نيكى، گرامى داشتن همنشين است .
۵۷.أفضَلُ الصَّدَقَةِ إصلاحُ ذاتِ البَينِ ؛ ۵
۰.برترين صدقه ، سازش دادن ميان دو نفر ( يا دو گروه) است .
۵۸.أفضَلُ العِبادَةِ انتِظارُ الفَرَجِ ؛ ۶
۰.برترين عبادت ، چشمداشتِ گشايش ۷ است .
۵۹.أفضَلُ الفَضائِلِ أن تَصِلَ مَن قَطَعَكَ و تُعطِىَ مَن حَرَمَكَ و تَصفَحَ عَن
1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۵۱۰ (با اندكى تفاوت) .
2.المعجم الصغير ، ج ۱ ، ص ۲۱ .
3.مسند الشهاب ، ج ۱ ، ص ۱۰۵ .
4.كنز العمّال ، ح ۲۵۴۰۲ (به نقل از قُضاعى) .
5.منتخب مسند عبد بن حميد ، ص ۱۳۵ .
6.كمال الدّين و تمام النعمة ، ص ۲۸۷ .
7.انتظار فرج ، يعنى اميد گشايش داشتن در هر دشوارى و تنگنا و مصيبت ، به گونه اى كه انسان ، مصداق منتظر و چشم به راه باشد ، نه اين كه دست از كوشش بردارد ؛ زيرا ترك كوشش با مفهوم جهاد (كه در حديث آمده) ، مخالف است .