امام صادق علیه السلام
إنّ قُدّامَ القائمِ عَلَاماتٍ تكونُ مِنَ اللّهِ عزّوجلّ للمؤمنينَ،... ذلكَ قَولُ اللّهِ عزّ وجلّ: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ» يعني المؤمنينَ قبلَ خروجِ القائمِ عليه السلام« بِشَيْءٍ مِنَ الخَوْفِ والجُوعِ ونَقْصٍ مِنَ الأمْوالِ والأنْفُسِ والثَّمَراتِ وبَشِّرِ الصّابِرينَ».
خداوند براى مؤمنان نشانههايى از قيام قائم عليه السلام بر شمرده است.... اين سخن خداوند متعال كه: «شما» يعنى مؤمنان پيش از قيام قائم «را حتما به چيزى از ترس و گرسنگى و كمبود مال و جان و ميوهها مىآزماييم و شكيبايان را نويد ده» .
كمال الدين : ص649 ح3 .
راوي: نگاهی به مقاله«دفاع از زيارت عاشورا» نوشته آيةالله محمد مهدی آصفی
به گزارش راوي اين مقاله به تازگی در سومين شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی علوم حديث 53 درج گرديده است. در ابتدای مقاله به نقل از مؤلف آمده است: به تازگی كتابی را خواندم كه به وسيلۀ يكی از پژوهشگران نوشته شده بود. نويسنده، در آن كتاب، در سند زيارت عاشورای معروف تشكيك كرده و معتقد بود كه بند پايانی زيارت، يعنی لعنهای اختصاص يافته به پنج نفر، به متنی كه توسط شيخ طوسی در المصباح نقل گرديده، اضافه شده و در نسخۀ اصلی كتاب نبوده است. همچنين، اين بند در متنی هم كه ابن قولويه در كامل الزيارات نقل كرده، وجود ندارد و فقط در نسخههای چاپ شدۀ مصباح المتهجد به چشم میخورد. نويسنده در اين باره به تحقيق گستردهای دست زده و با جست و جو در نسخههای خطی المصباح الكبير و المصباح المنير، به شكل مستند، نشان داده است كه بند پايانی به مصباح المتهجد اضافه شده و شيخ طوسی آن را در نسخۀ اصلی كتاب نياورده است. مؤلف می افزايد: بخشی از كتاب را كه خواندم، اين پرسش به ذهنم خطور كرد كه چرا نويسنده سعی دارد در سند اين زيارت ترديد روا دارد، در حالی كه در اين زيارت، بحثی فقهی طرح نشده است تا در آن مسألۀ فقهی نيازمند جست و جوی از حجت باشيم. و نيز در اين زيارت، چيزی نيست كه با اصول مسلم اعتقادی ما يا كتاب خدا و يا سنت قطعی مخالف باشد تا برای دستيابی به واقعيت، نيازمند دليل و استدلال باشيم. در بارۀ مسألۀ لعن - كه نتايجی مانند آشوب و فتنهگریهای فرقهای و تعميق شكاف ميان مسلمانان در پی دارد - بايد گفت كه نويسنده، آن را به شكلی عملی، با جست و جو در نسخ خطی المصباح ـ كه از سدههای پيشين بر جای مانده ـ نفی كرده است. در ادامه اين مقاله آمده است: مردم با اين زيارت شريف الفت دارند و آن را از نسلی به نسل ديگر رساندهاند. نويسنده اين زيارت را نفی نكرده است و مدعی ساختگی بودن آن نيست، بلكه فقط در سند آن تشكيك كرده است. اما عموم مردم ـ كه اهل فن نيستند ـ تصور میكنند كه نتيجۀ اين پژوهش، ساختگی دانستن زيارت عاشوراست؛ در حالی كه اين معنا، به يقين، مورد نظر مؤلف نبوده است. حال كه چنين است، چرا نويسنده سعی در دامن زدن به سردرگمی مردم در خصوص اين زيارت مشهور - كه از نسلی به نسل ديگر رسيده است و علمای بزرگ نسبت به خواندن آن مواظبت میكردند - دارد. در اين نوشتار، اولاً، بر آن هستيم كه نگاهی به سند اين زيارت انداخته، اعتبار اين روايت را از ناحیۀ سند به اثبات رسانيم و ثانياً، درستی اين زيارت را با قراين موجود در اسناد پنجگانهاش، نزد ابن قولويه و شيخ طوسی، حتی با فرض عدم اعتبار سند آن، ثابت كنيم. در ادامه اين مقاله می خوانيد: ترديدی نيست كه ما به توثيق قدما، از كسانی كه در عصر ابن نوح سيرافی میزيستهاند، عمل میكنيم؛ همچنان كه به توثيقات شيخ طوسی و نجاشی عمل میكنيم. ابن نوح در دورۀ نجاشی میزيسته، مورد وثوق نجاشی بوده و بر او اعتماد داشته و با او مراسله داشته و از او معرفی رجال و كتاب را درخواست میكرده است. در بارۀ اشكال دوم آية الله خويی در خصوص دلالت سخن ابن نوح بر توثيق احمد بن محمد بن يحيی كه: «اين سخن در صورتی تمام است و بر توثيق احمد بن يحيی دلالت دارد كه طريق ياد شده، به روات احمد بن يحيی منحصر باشد؛ اما اينگونه نيست...»، بايد گفت كه اين دلالت، ظاهر كلام ابن نوح است و دلالتی جز اين، خلاف ظاهر است. اگر كسی بگويد كه بر خبری به روايت فلانی و فلانی اعتماد میكند، ظاهر كلام او، اين است كه هر كدام از دو روايت و راويان در نزد او مورد وثوقاند و او در اين كلام، به هر يك از دو نفر به انفراد و استقلال اعتماد میكند.
يادآوری می شود، مقاله«دفاع از زيارت عاشورا» نوشته آيةالله محمد مهدی آصفی به تازگی در سومين شماره فصل نامه علمی ـ پژوهشی علوم حديث53 چاپ و منتشر شده است.