احادیث طبی

پرسش :

نظر شما در مورد روایات طبی اسلامی چیست؟



پاسخ :

در ابتدا بیان شیخ صدوق را نقل و سپس توضیحاتی ارائه می کنیم. وی می نویسد:

«عقیده ما در باره اخبار و احادیث طبی آن است که این احادیث، بر چند گونه اند:

برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی، درست نیست؛

در برخی، معصوم(ع) برپایه آنچه از حال و طبع سؤال کننده می دانسته، پاسخ داده و از همان موضع، فراتر نرفته است؛ چه این که امام، بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است؛

برخی را مخالفان، با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند؛

در برخی، سهوی از راوی حدیث، سر زده است؛

در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر از آن، فراموش شده است؛

امّا آنچه درباره عسل روایت شده که درمان هر دردی است، روایتی است صحیح و معنایش نیز این است که عسل، شفای هر بیماری ای است که از بُرودت طبع برخیزد.

آنچه نیز درباره استنجا به آب سرد برای مبتلایان به بواسیر رسیده، در موردی است که بواسیر شخص، از حرارتِ طبع، سرچشمه گرفته باشد.

آنچه هم در مورد بادنجان و درمانگر بودن آن روایت شده، ناظر به هنگام رسیدن خرما و در مورد کسانی است که خرما می خورند، نه ناظر به دیگر اوقات.

در نهایت باید گفت: آنچه در مورد درمانِ درستِ بیماری از امامان(ع) رسیده، مضمون آیات و سوره های قرآن و یا دعاهایی است که به حکمِ سندهای قوی و طُرُق صحیحی که به واسطه آنها به ما رسیده اند، پذیرفته خواهند شد.»[۱]

بر اساس این ارزیابی، تنها بخشی از احادیث طبّی را می توان در اختیار افراد خاصّی که آن احادیث مربوط به آنهاست، قرار داد و سایر احادیث طبّی را باید کنار گذاشت و تنها احادیثی که می توانند در اختیار عموم مردم قرار گیرند، احادیث صحیحی است که مردم را به درمان از طریق دعا و استشفا به آیات قرآن، دعوت کرده اند.

به نظر می رسد هر چند سخن شیخ صدوق از نظر اصولی صحیح است، چون غالبا احادیث طبّی، فاقد سندند و زمینه جعل در آنها به طور جدّی وجود دارد؛ لیکن حاصل این گونه ارزیابی، بی بهره شدن مردم از بخشی از ذخایر علمی اهل بیت(ع) خواهد بود؛ زیرا ضعف سند، بی تردید، نشانه عدم صدور حدیث نیست، چنان که درستی سند، نمی تواند دلیل صدور قطعی آن باشد. از سوی دیگر، قضاوت درباره این که شماری از درمان هایی که در احادیث آمده، ویژه افراد خاصّ است نیز، کار آسانی نیست.

بنا بر این، نه می توان همه این احادیث را به عنوان رهنمودهای پیشوایان دین در امر پزشکی در اختیار عموم گذاشت، و نه می توان به طور کلّی آنها را کنار زد و از کتب حدیثی حذف کرد.

احادیث طبّی را به سه دسته می توان تقسیم کرد:

دسته اول: احادیثی که اعجازِ پیشوایان دین در درمان بیماری هاست، مانند آنچه قرآن کریم در بیان معجزه حضرت عیسی(ع) نقل کرده که می فرمود:

«وَأُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْی الْمَوْتَی بِإِذْنِ اللَّهِ».[۲]

به اذن خدا، نابینای مادرزاد و پیس را بهبود می بخشم.

دسته دوم: احادیثی که در مورد پیشگیری از بیماری ها وارد شده است.

دسته سوم: احادیثی که در مورد درمان بیماری ها نقل شده است. این احادیث نیز به دو بخش تقسیم می شوند:

بخش اوّل: درمان از طریق شفا خواستن به وسیله قرآن و دعا.

بخش دوم: درمان از طریق دارو.

احادیثی که مربوط به اعجاز در مسائل پزشکی است؛ در واقع، خارج از محدوده احادیث طبّی مورد بحث است.

نکته قابل توجّه این که طرح احادیث طبّ پیشگیری، برای عموم، با توجّه به این که این احادیث، غالبا منطبق با موازین علمی اند و با این توضیح که عواملی که برای پیشگیری در این احادیث مطرح شده، به معنای علّت تامّه پیشگیری نیست، مشکلی ایجاد نمی کند.

همچنین، بخش اوّل از احادیث طبّی را، که به وسیله آیات قرآن و دعا به درمان می پردازند، نیز با توجّه به شرایط اجابت دعا و مجرّب بودن دعا در درمان بسیاری از بیماری ها، برای عموم می توان مطرح کرد.

بنا بر این، تنها احادیثی که مبنای عمل قرار گرفتن آنها، بدون ارزیابی کامل، صحیح نیست و پیش از ارزیابی دقیق، نمی توان آنها را به عنوان رهنمودهای پیشوایان دین به آنها نسبت داد، احادیثی است که درمان بیماری ها را از طریق داروهای ویژه ای توصیه کرده اند. این احادیث را می توان مورد ارزیابی قرار داد.

برای ارزیابی دقیق احادیث طبّی و بهره گیری کامل از آنها، بهترین راه، آزمایش است. در واقع آزمایش و آزمایشگاه، بهترین قرینه عقلی برای اثبات صحّت و سقم احادیث طبّی است که خوش بختانه، در عصر حاضر، امکان بهره برداری از آن، بیش از هر وقت دیگر، فراهم است.


[۱] . الاعتقادات، صدوق، ص ۱۱۵؛ بحارالأنوار، ج ۶۲، ص ۷۴؛ دانشنامه احادیث پزشکی، ج ۱، ص ۱۷.

[۲] . آل عمران، آیه ۴۹.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت