منابع و ابزارهاي فقه الحديث در امالي سيّد مرتضي - صفحه 57

كتاب، فهرستى از واژگانى كه سيد به شرح و بيان معانى لغوى آنها پرداخته به دست داده است. برخى از اين واژگان در احاديثْ به كار رفته و برخى ديگر در اشعار شاعران. ۱
سيد مرتضى براى روشن شدن معانى احاديث، افزون بر بررسى واژگانى، از فنون ادبى و بلاغى و قواعد زبانى، فراوان بهره مى جويد. مباحث ژرف و گسترده وى در اين زمينه، نشانگر تسلط و تبحّر وى در ادبيات و اشعار عربى است.
از نظر وى، در متون روايى كنايه، مجاز و استعاره به كار رفته كه توجه به آنها در فهم معنا و مقصود حديث ضرورى است؛ از جمله در ذيل حديث نبوى «من تعلّم القرآن ثم نسيه لقى اللّه تعالى و هو أجذم»، پس از نقد ديدگاه ابو عبيد قاسم بن سلاّم و عبداللّه بن مسلم بن قتيبه درباره مراد از «اجذم» مى نويسد:
معناى خبر براى كسى كه اندكى با شيوه هاى سخنان عرب آشنايى دارد، آشكار است. مراد حضرت از «يحشر أجذم»، مبالغه در توصيف فرد [فراموش كننده قرآن] به نقصان از كمال و فقدان زينت و جمالِ ناشى از دانستن قرآن است. تشيبه چنين فردى به اجذم، تشبيهى نيكو و شگرف است؛ زيرا دست، از اعضاى شريف بدن است كه بسيارى از كارها تنها با آن انجام مى شود. و تنها با آن بسيارى از منافع فراچنگ مى آيد. پس كسى كه دست ندارد، فاقد كمالِ حاصل از آن بوده، سود و منفعتى را كه به وسيله دست خود به دست مى آورد، از دست مى دهد. حالِ فراموش كننده قرآن نيز چنين است؛ زيرا او جمال فرو پوشيده و پاداش استحقاق يافته خود را از دست داده است. اين گونه سخن گفتن، شيوه شناخته شده عرب است. آنها به كسى كه يار و ياور خود را از دست داده، مى گويند: «فلان بعد فلان اَجدع، و قد بقى بعده أجذم» فرزدق در رثاى مالك بن مسمع گويد:


تَضَعضَع طـودَا وائـلٍ بعد مالكٍوأصبح منها مَعطِسُ العزّ أجدَعا
مراد حضرت رسول (ص) همان است كه گفتيم. عرب زبانان گويش هايى در كلام خود و اشاراتى به اغراض و كنايه هايى به معانى مورد نظر دارند. هر كس بدون فهم اين امور، در صدد تفسير سخن و تأويل خطاب آنان برآيد، بر خويشتن ستم كرده، و از مرز خود فراتر رفته است. ۲
در نمونه اى ديگر، سيد مرتضى پس از نقد ديدگاه هاى ابن قتيبه و ابن انبارى درباره حديث «لو كان القرآن فى اهاب ما مسته النار» تصريح مى كند كه سخن پيامبر از باب مثل و مبالغه در

1.ر. ك: همان، ج۲، ص ۴۶۰، فهرست واژگان.

2.همان، ج۱، ص ۶ ـ ۷.

صفحه از 66