منابع و ابزارهاي فقه الحديث در امالي سيّد مرتضي - صفحه 62

فايده و معناى خبر، بيان فقر و نيازمندى مكلفان به خداوند متعال و حاجت مندى آنان به الطاف، توفيقات و يارى هاى اوست. و اين كه اگر بنده، خود تنها باشد و خداوند لطف و معونت خود را از وى باز دارد، با عمل خود به بهشت در نمى آيد و از آتش رهايى نمى يابد. گويا مراد حضرت آن است كه هيچ كس با عمل خود ـكه خداوند وى را بر آن يارى نكرده، لطف ننموده و بر آن رهنمون نشده باشدـ وارد بهشت نمى شود. اين مطلب حقى است كه شبهه اى در آن نيست. اعتقاد به اين كه ثواب نيز تفضّل است، پذيرفتنى است؛ بدين معنا كه خداوند به «سبب» ثواب ـكه همان تكليف است ـ تفضل نموده است. از اين روست كه مى گوييم: هيچ امرى ابتداء بر خداوند واجب نيست، و بلكه آنچه او خود بر خويشتن واجب نموده، بر او واجب است. پس ثواب از امورى است كه خداوند آن را با تكليف بر خود واجب نموده است. توانايى بخشيدن [بر بنده] و لطف نمودن بر او و كليه لوازم و مقدّمات تكليف نيز بر او واجب است. در صورتى كه خداوند با تكليف اين امور را بر خود واجب نمى ساخت، البته بر او واجب نبود.... ۱
مورد سوم در شرح حديث نبوى «أعلمكم بنفسه أعلمكم بربّه» است. سيد مرتضى درباره مفهوم اين حديث مى نويسد:
معناى خبر آن است كه هر يك از ما هرگاه به احوال و اوصاف نفسْ عالم باشد، ناگزير از احوال جاعل اين صفات و خالق اين احوال و احكامْ آگاه است؛ چرا كه هر كس فرع را شناخت، ناگزير بايد بر اصل آن فرع نيز عالم باشد. و در مقام تزايد، هر چه دانش وى به فرع بيشتر گردد، علم او به اصل بيشتر خواهد بود.
در شرح اين جمله بايد گفت كه هر كس نفس خود را محدَث، مخلوق، مربوب، قادر، زنده و عالم يافت، ناگزير به آفريننده اين صفات و احوال نيز عالم است. و اگر خدا نبود، او هيچ يك از اين اوصاف را نمى داشت. پس تزايد و تفاضل در يك [علم ]مقتضى تزايد در ديگرى است.... ۲

1.همان، ج۱، ص ۳۴۴.

2.ر. ك: همان، ج ۲، ص ۳۲۹.

صفحه از 66