خطّ توقيع های حضرت مهدی(ع)

پرسش :

توقیع های امام مهدی(ع) با چه خطی بود؟



پاسخ :

توقيع در معناى اصلى خود ، پاسخ كتبى دادن به سؤال و درخواست است ، خواه اين پاسخ را شخصِ مورد سؤال و درخواست ، خود ، بنويسد و خواه به منشيان خود ، فرمان كتابت آن را بدهد و سپس امضا و نشان و مُهر خود را به علامت تأييد بر آن بنشاند . در ميان مكاتبه ها و توقيع هاى امامان عليهم السلام ، در برخى تصريح شده است كه امام(ع) با خطّ خود ، پاسخ را نوشته است ،[۱]چنان كه در ميان توقيع هاى صاحب الأمر(ع) نيز اين تصريح ديده مى شود .[۲]

سفيران دريافت كننده توقيع و نيز برخى ديگر از وكيلان امام مهدى(ع) با خطّ امام(ع) آشنا بودند و سفير دوم و سوم ايشان ، به دليل سفارت درازمدّتشان - كه اكثر قريب به اتّفاق توقيع ها در زمان آنها صادر شده - ، با خطّ امام و يا مُهر و نشان تأييد كننده محتواى آن ، به خوبى خو گرفته بودند .[۳]از اين رو ، ترديدى از اين جهت نمى توان داشت كه امكان جعل پاسخ و انتساب آن به ولىّ عصر(ع) وجود نداشته است .

افزون بر اين ، چون بسيارى از توقيع ها در لا به لاى سطور همان نامه ارسال شده و يا زير و پشت آن ، نگاشته مى شدند و نامه ارسالى از طريق سفيران خاصّ امام به ايشان مى رسيد ، گيرنده و درخواست كننده ، به درستىِ آن اطمينان مى يافت . دليل ديگر بر اعتبار خطوط توقيع ها، گزارش شيخ طوسى به نقل از هبة اللَّه كاتب (زنده در ۴۰۰ ق) ، نوه دخترى ابو جعفر محمّد بن عثمان عَمرى ، سفير دوم امام زمان(ع) است :

كانَت توقيعات صاحِبِ الأَمرِ(ع) تَخرُجُ عَلى  يَدَى عُثمانِ بنِ سَعيدٍ وَ ابنِهِ أبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ ، إلى  شيعَتِهِ وَ خَواصِّ أبيهِ أبى مُحَمَّدٍ(ع) بِالأَمرِ وَ النَّهىِ وَ الأَجوِبَةِ عَمّا يَسأَلُ الشّيعَةُ عَنهُ إذَا احتاجَت إلَى السُّؤالِ فيهِ ، بِالخَطِّ الَّذى كانَ يَخرُجُ فى حَياةِ الحَسَنِ(ع) .[۴]

توقيع هاى صاحب الأمر(ع) كه در بر دارنده امر و نهى و پاسخ پرسش ها و درخواست هاى شيعيان بود، به دست عثمان بن سعيد و فرزندش ابو جعفر محمّد بن عثمان ، به شيعيان صاحب الامر(ع) و خواصّ پدرش امام عسكرى(ع) مى رسيد. خطّ توقيع ها ، همان خطّ توقيع هايى بود كه در روزگار حيات امام حسن(ع) بيرون مى آمد .

اين عبارت ، خواه به معناى شباهت كامل خطّ امام عصر(ع) به خطّ پدرشان باشد و خواه به معناى اين كه هر دو خط ، نوشته يك منشى خاص بوده است ، اين اطمينان را مى آورد كه توقيع و پاسخ از سوى شخص ديگرى نوشته نشده و «دسّ» و «وضع» در آن راه ندارد .

گفتنى است با توجّه به وجود دست خطّ امام عسكرى(ع) در نامه هايى به صفّار (از بزرگان قم در اوايل غيبت صغرا) كه ابن بابويه آنها را در اختيار داشته[۵]و نيز درخواست احمد بن اسحاق (از بزرگان قم در عصر امامان متأخّر شيعه) از امام عسكرى(ع) مبنى بر نگارش دست خطّى براى آشنايى وى با خطّ امام ،[۶]مى توان نتيجه گرفت كه احتمال اوّل ، موجّه تر است و شيعه به سبب آشنايى با خطّ امام عسكرى(ع) ، از طريق شباهت خطّ توقيع هاى صادر شده از ناحيه با خطّ امام عسكرى(ع) ، به آنها اطمينان مى يافتند ، و حتّى نگارش آنها به وسيله يك منشى ثابت در هر دو دوره امامت امام عسكرى(ع) و امام عصر(ع) نيز از اعتبار آنها نمى كاهد .

گفتنى است كه دقّت در خطّ توقيع هاى صادر شده در دوران غيبت صغرا ادامه داشته و گزارش زير ، نشان دهنده اين امر است . عبد اللَّه بن جعفر حميرى مى گويد :

لَمّا مَضى  أبو عَمرٍو - رَضِىَ اللَّهُ تَعالى  عَنهُ - أتَتنَا الكُتُبُ بِالخَطِّ الَّذى كُنّا نُكاتِبُ بِهِ بِإقامَةِ أبى جَعفَرٍ رضى اللَّه عنه مَقامَهُ .[۷]

هنگامى كه ابو عمرو[۸]- كه خداى متعال ، از او خشنود باد - در گذشت ، نامه هايى در جانشينى ابو جعفر (محمّد بن عثمان عَمرى) به ما رسيد كه با همان خطّى بود كه قبلاً با آن مكاتبه مى كرديم .

افزون بر اين ، اگر وكيلان منحرف و بركنار شده به طمع دريافت اموال و يا ديگر اغراض دنيوى ، توقيعى را مى ساختند و آن را به امام(ع) منسوب مى كردند و يا توقيعى واقعى را از آنِ خود مى خواندند ، با عكس العمل تند امام(ع) و يا سفيران ايشان رو به رو مى شدند[۹]و همين امر ، خيال «جعل» و «دسّ» را از انديشه ها مى ربود .

سنّت عرضه حديث و تشويق امام عصر(ع) به استمرار آن نيز بر استوارى توقيع ها مى افزود و واضعان را جلو مى گرفت .[۱۰]اين همه ، جدا از اعجازها و نكات كرامت آميزى بود كه در متن توقيع ها و در دل پاسخ ها و نوشته هاى امام(ع) ، گاه به عيان مشاهده مى شدند يا در طريق وصول آنها به تحقّق مى پيوستند .

گفتنى است در يك توقيع عصر غيبت صغرا و يك توقيع منسوب در عصر غيبت كبرا تصريح شده است كه خطّ آن از امام عصر(ع) نيست . توقيع نخست ، به خطّ احمد بن ابراهيم نوبختى و املاى سفير سوم ولىّ عصر(ع) ، ابو القاسم حسين بن روح نوبختى ، بوده است .[۱۱]در توقيع دوم نيز تصريح شده است كه املاى حجّت(ع) و كتابت فردى معتمد است .[۱۲]


[۱]ر . ك : پاسخ كتبى امام رضا(ع) (الكافى : ج ۱ ص ۹۶) ، پاسخ كتبى امام هادى(ع) (الكافى : ج ۱ ص ۱۰۲) ، پاسخ كتبى امام عسكرى(ع) (الكافى : ج ۱ ص ۱۰۳) . نيز ، ر . ك : الكافى : ج ۱ ص ۱۰۷ و ۵۱۰ ، دانش نامه جهان اسلام : ج ۸ ص ۵۷۷ مدخل «توقيع ۳» .

[۲]ر . ك : ج ۴ ص ۱۴۴ ح ۶۶۳ و ص ۱۶۴ ح ۶۷۱ (نهى از تعيين وقت براى قيام) و ص ۴۲۶ ح ۷۵۰ (پاسخ پرسش هاى اسحاق بن يعقوب) ، (الغيبة ، طوسى : ص ۲۸۵ ح ۲۴۵ و ص ۲۹۰ ح ۲۴۷ ، كمال الدين : ص ۴۸۳ ح ۳ - ۴) .

[۳]ر . ك : ص ۱۶۴ ح ۶۷۱ (سمعت محمّد بن عثمان العمرى - قدس اللَّه روحه - يقول : «خرج توقيع بخطّ أعرفه ؛ شنيدم محمّد بن عثمان عَمرى - كه خداوند ، روحش را پاك بدارد - مى گويد : توقيعى بيرون آمد كه خطّ آن را مى شناختم») .

[۴]ر. ك: ج ۳ ص ۳۲۶ ح ۶۱۲ .

[۵]ر . ك : كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۴۲ و ج ۲ ص ۱۵۴ و ج ۳ ص ۶۸ و ج ۴ ص ۲۰۳ .

[۶]الكافى : ج ۱ ص ۵۱۳ ح ۲۷ («احمد بن اسحاق گفت : دخلت على أبى محمّد(ع) فسألته أن يكتب لأنظر إلى خطّه فأعرفه إذا ورد ، فقال : نعم ؛ بر امام عسكرى(ع) وارد شدم و از ايشان خواستم كه بنويسى تا به خطّش نظر كنم تا چون نامه ايشان بر من وارد شد ، آن را بشناسم . فرمود : باشد!») .

[۷]ر. ك : ج ۳ ص ۳۳۸ ح ۶۱۷ .

[۸]ابو عمرو عثمان بن سعيد ، اوّلين نايب امام زمان(ع) است .

[۹]ر . ك : ادّعاى فارس قزوينى در زمان امام عسكرى(ع) (رجال الكشّى : ج ۲ ص ۸۰۸ ح ۱۰۰۷ - ۱۰۰۸) و شلمغانى در روزگار امام عصر(ع) : «فجميعُهُ جَوابُنا عن المَسائل و لا مدخل للمخذول الضالّ المضلّ المعروف بالعزاقرى - لعنه اللَّه - فى حرف منه ؛ همه آن ، پاسخ ما به سؤال هاست و يك حرف آن هم از [شلمغانىِ ] وا نهاده گم راهِ گم راه كننده ، معروف به عزاقرى - كه خدا لعنتش كند - نيست» (ر . ك : ج ۳ ص ۳۳۷ ح ۶۱۵) .

[۱۰]ر. ك : ص ۱۸۱ (فصل دوم) .

[۱۱]ر.ك: ص ۲۲۸ ح ۶۹۵ . سفيران ، هيچ گاه در پاسخ سؤال هاى شيعيان از امام زمان(ع) ، سخنى از خود نمى گفته اند ، سخن ابو عمرو عَمرى : «و لا أقول هذا من عندى ، فليس لى أن اُحلِّل و لا اُحرّم؛ من اين را از پيش خود نمى گويم . من حق ندارم حلال و حرام را تعيين كنم» ر . ك : ج ۵ ص ۵۸ ح ۷۹۳ ، سخن ابو القاسم حسين بن روح : «لإن أخرّ من السماء فتخطفنى الطير أو تهوى بى الريح فى مكان سحيق أحبّ الىّ من أن أقول فى دين اللَّه عزّ و جلّ برأيى أو مِن عند نَفسى ، بل ذلك عن الأصل و مسموع عن الحجّة صلوات اللَّه عليه و سلامه ؛ اگر از آسمان سقوط كنم و پرندگان [شكارى ] مرا بربايند و يا باد ، مرا به جايى دور بيفكند ، برايم بهتر از آن است كه در باره دين خدا ، بر طبق نظرم يا از جانب خودم سخن بگويم ؛ بلكه آنچه مى گويم ، از اصل و شنيده شده از حجّت - كه درودها و سلام خدا بر او باد - است» ر . ك : ج ۳ ص ۳۶۸ ح ۶۴۰ .

[۱۲]ر. ك: ص ۴۳۴ ح ۷۵۳ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت