۲۰۵.سنن ابى داوودـ به نقل از انس ـ :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برون آمد و گنبدى بلند ديد . فرمود: «اين چيست؟». يارانش گفتند : اين، از آنِ فلان مرد از انصار است . پيامبر صلى الله عليه و آله سكوت ورزيد و خود را نگاه داشت تا آن گاه كه صاحب آن گنبد، نزد وى آمد و در ميان مردم ، به ايشان سلام داد . پيامبر صلى الله عليه و آله از او روى گردانْد و اين كار را چند بار انجام داد ؛ چندان كه آن مرد، خشم و رويگردانى وى را دريافت . پس از اين حال، به يارانش گله برد و گفت: به خدا سوگند! من اين رفتار پيامبر صلى الله عليه و آله را نمى پسندم . گفتند: وى برون آمد و گنبدت را ديد» .
مرد به گنبد خويش بازگشت و آن را ويران كرد ؛ چندان كه با خاكْ يكسانش نمود . ديگر بار، روزى پيامبر صلى الله عليه و آله برون آمد و آن [گنبد] را نديد . فرمود: «آن گنبد چه شد؟». گفتند: صاحب آن، از رويگردانى شما، به ما گله آورد و ما او را [از ماجرا ]آگاه كرديم؛ پس، آن [گنبد] را ويران ساخت .
فرمود : «هان كه هر ساختمانى، وبال گردن صاحب آن است ، مگر اين كه چاره اى از آن نباشد» .
۲۰۶.سنن ابى داوودـ به نقل از انس ـ :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه بر گنبدى بنا شده بر آستانه خانه مردى از انصار گذر مى كرد، فرمود : «اين چيست؟».
گفتند : گنبدى است كه فلان كس، بنا كرده است .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «هر مالى كه چنين باشد ، روز قيامت ، وبال گردن صاحب خويش است» .
اين خبر، به آن مرد انصارى رسيد ؛ پس آن [گنبد] را ويران كرد . پيامبر صلى الله عليه و آله ، بار ديگر از آن جا گذشت و آن را نديد ؛ پس، از آن پرسيد . خبرش دادند كه: آن مرد، چون سخن شما را شنيده ، آن را ويران كرده است .
فرمود: «خدايش رحمت كند! خدايش رحمت كند!» .
۲۰۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كسى كه فراتر از حدّ نيازش، ساختمان بنا كند ، در روز قيامت، واداشته مى شود كه آن را بر گردن انداخته ، حمل كند .
۲۰۸.امام صادق عليه السلام :هر كس فراتر از حدّ نيازِ سكونتش، ساختمان بسازد ، روز قيامت، واداشته مى شود كه آن را بر دوش كشد .