فصل ششم: سيره رهبران دينى
6 / 1
همسانى با ناتوان ترين مردم
۲۳۲.الكافىـ به نقل از صالح بن ابى حمّاد و احمد بن محمّد، از امام على عليه السلام ـ :خداوند، بر پيشوايان عادل، واجب كرده است كه خود را با مردم تهى دست، همسان سازند تا مبادا نادارىِ تهى دست ، او را به برافروخته سازد.
۲۳۳.امام على عليه السلامـ در وصف پيامبران ـ :امّا خداوند سبحان، فرستادگان خود را داراى اراده هايى نيرومند قرار داد و از نظر ظاهر، ضعيف و تهى دست؛ امّا همراه با قناعتى كه دل ها و چشم ها را پر از بى نيازى مى كرد، هر چند فقر و نادارى آنها، چشم ها و گوش ها را از ناراحتى، لبريز مى ساخت.
۲۳۴.امام على عليه السلامـ در يكى از خطبه هايش ـ- :[زندگى ]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، خود ، براى تو الگويى بسنده است، و دليلى براى تو بر نكوهيدگى و عيبناكى دنيا، و انبوهىِ ننگ ها و بدى هاى آن؛ چرا كه دنيا از ايشان گرفته شد و براى ديگران فراهم گشت، و از شير [ مادر ] دنيا باز گرفته شد و از زرق و برق آن ، دور نگه داشته شد.
اگر بخواهى، به عنوان دومين الگو ، از موسى كليم اللّه ـ كه درود و سلام خدا بر او باد ـ ياد مى كنم كه گفت : «پروردگارا! من به خيرى كه برايم فرو مى فرستى ، نيازمندم» . به خدا سوگند ، او از خداوند ، جز نانى براى خوردن، چيزى نخواست؛ چرا كه [ پيوسته ] از رستنى هاى زمين مى خورد ، به طورى كه از شدّت لاغرى و آب شدن گوشت بدنش، سبزى علف ها از زير پوست شكمش نمايان بود.
اگر بخواهى ، به عنوان سومين الگو ، از داوود ـ كه درود و سلام خدا بر او باد ـ آن صاحب مزامير و قارى اهل بهشت ، ياد مى كنم كه با دست خود ، از ليف خرما زنبيل مى بافت و به يارانش مى گفت: «كدام يك از شما اين را برايم مى فروشد؟» و از پول آنها نان جو مى خريد و مى خورد.
اگر بخواهى ، از عيسى عليه السلام پسر مريم مريم برايت مى گويم كه سنگ را بالش خود مى كرد و جامه درشت مى پوشيد، و خوراك خشك مى خورد، و خورش وى گرسنگى بود، و چراغش در شب ، ماه، و پناهگاهش در زمستان ، شرق و غرب عالم، و ميوه و سبزيجاتش ، علف هايى كه زمين براى چارپايان مى رويانْد . نه همسرى داشت كه مايه گرفتارى او شود، نه فرزندى كه غمش را بخورد، نه ثروتى كه او را مشغول خود سازد ، و نه طمعى كه موجب خوارى او گردد . مَركبش، دو پاى او بود و خدمتكارش ، دو دست او.