159
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

سوى خانه هايتان و به درون منازلتان مبَريد و خاندانش را از حق و جايگاهشان در ميان مردم، باز مداريد .
به خدا سوگند ـ اى جماعت! ـ ، خداوند مقدّر كرد و حكم راند و پيامبرش مى دانست و شما هم مى دانيد كه ما اهل بيت، از شما به اين امر ، سزاوارتريم.
آيا قارى كتاب خدا و فقيه در دين خدا و نيرومند در كار مردم، در ميان شماست؟ به خدا سوگند، چنين كسى در ميان ماست و نه شما. پس، از هوا و هوس، پيروى مكنيد، كه از حقْ دورتر مى شويد و سابقه خود را با بدىِ اكنونتان تباه مى سازيد».
پس، بشير بن سعد انصارى ـ كه زمينه را براى ابو بكر آماده كرده بود ـ و نيز گروهى از انصار، گفتند : اى ابو الحسن! اگر انصار، اين سخنت را پيش از بيعتشان با ابو بكر مى شنيدند، حتّى دو نفر هم درباره تو اختلاف نمى كردند.
على عليه السلام فرمود : «اى جماعت! آيا شايسته بود كه من ، پيامبر خدا را كفن نكرده رها كنم و براى ستيز بر سر قدرت و جانشينى اش بيرون بيايم؟! به خدا سوگند، من هيچ گمان نداشتم كه كسى براى آن، گردن افرازد و بر سرِ آن با ما اهل بيت بستيزد و آنچه را شما روا شمرديد، روا بدارد و نمى ديدم كه پيامبر خدا روز غدير خم، حجّتى براى كسى و سخنى براى گوينده اى باقى گذاشته باشد». ۱

ح ـ احتجاج فاطمه عليها السلام، دختر پيامبر صلى الله عليه و آله

۱۲۶.فاطمه عليها السلامـ چون از فَدَكْ باز داشته شد، با انصار گفتگو كرد و آنها گفتند : اى دختر محمّد! اگر اين سخنت را پيش از بيعتمان با ابو بكر شنيده بوديم، هيچ كس را همسنگ على قرار نمى داديم ـ: آيا پدرم در روز غدير خم، عذرى براى كسى باقى نهاد؟! ۲

۱۲۷.فاطمه عليها السلام :آيا گفته پيامبر خدا در روز غدير خم را فراموش كرديد كه گفت : «هر كه من

1.الاحتجاج : ج ۱ ص ۱۸۳ ح ۳۶ .

2.فاطمة عليها السلام بنت رسول اللّه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا مُنِعَت فَدَكَ وخاطَبَتِ الأَنصارَ ، فَقالوا : يا بِنتَ مُحَمَّدٍ ، لَو سَمِعنا هذَا الكَلامَ مِنكَ قَبلَ بَيعَتِنا لِأَبي بَكرٍ ما عَدَلنا بِعَلِيٍّ أحَدا ، فَقالَت ـ : وهَل تَرَكَ أبي يَومَ غَديرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذرا ؟ (الخصال : ص ۱۷۳) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
158

گفتند : خدا و پيامبرش داناترند.
فرمود : «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست». ۱

و ـ خاطرات امام على عليه السلام

۱۲۴.امام على عليه السلام :پيامبر خدا به قصد حَجّة الوداع بيرون آمد. سپس [ در بازگشت] ، به غدير خم رسيد. به دستور او برايش چيزى شبيه منبر ساختند. سپس از آن، بالا آمد و بازوى مرا گرفت [ و بالا برد]، تا آن جا كه سفيدى زير بغلش ديده شد و با صداى بلند، در همان جايگاه فرمود : «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!».
پس با ولايت من، ولايت خدا و با دشمنى با من، دشمنى با خدا محقّق مى شود.
خداوند عز و جل در آن روز، نازل كرد : «امروز، دينتان را برايتان به كمال رساندم و نعمتم را بر شما كامل كردم و دين اسلام را برايتان پسنديدم»۲ . پس، ولايت من مايه كمال دين و رضايت پروردگار ـ كه يادش بلند باد ـ است. ۳

ز ـ احتجاج على عليه السلام

۱۲۵.الاحتجاج :امير مؤمنان [ پس از وفات پيامبر خدا و انتخاب ابو بكر] فرمود : «اى گروه مهاجر وانصار! خدا را [ در نظر بگيريد] ، خدا را [ در نظر بگيريد]! عهد پيامبرتان را درباره من از ياد مبريد و قدرت محمّد صلى الله عليه و آله را از خانه او و از درون منزلش به بيرون و به

1.المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۶۱۳ ح ۶۲۷۲ .

2.مائده : آيه ۳ .

3.الإمام عليّ عليه السلام : خَرَجَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إلى حِجَّةِ الوَداعِ ، ثُمَّ صارَ إلى غَديرِ خُمٍّ ، فَأَمَرَ فَاُصلِحَ لَهُ شِبهُ المِنبَرِ ، ثُمَّ عَلاهُ وأخَذَ بِعَضُدي حَتّى رُئِيَ بَياضُ إبطَيهِ ، رافِعا صَوتَهُ قائِلاً في مَحفِلِهِ : مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاهُ ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ . فَكانَت عَلى وِلايَتي وِلايَةُ اللّه ِ ، وعَلى عَداوَتي عَداوَةُ اللّه ِ . وأنزَلَ اللّه ُت في ذلِكَ اليَومِ : «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الْاءِسْلَـمَ دِينًا» فَكانَت وِلايَتي كَمالَ الدّينِ ، ورِضَى الرَّبِّ جَلَّ ذِكرُهُ (الكافى : ج ۸ ص ۲۷ ح ۴) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163539
صفحه از 896
پرینت  ارسال به