نبودندو با على عليه السلام تنها دو مرد ناتوان و خوار و تازه مسلمان (عبّاس و عقيل) بودند كه از آزاد شدگان [ فتح مكّه ]بودند . هان! به خدا سوگند ، اگر حمزه و جعفر حاضر بودند ، كار آن دو (ابو بكر و عمر) به آن جا نمى رسيد و اگر شاهد ماجرا بودند،خود را فدا مى كردند». ۱
4 . اجبار
۱۵۴.امام صادق عليه السلام :به خدا سوگند ، على عليه السلام بيعت نكرد تا آن كه ديد دودْ داخل خانه اش شد . ۲
ل ـ زمينه هاى موفّقيت سقيفه
1 ـ دشمنى قريش
۱۵۵.نثر الدرّـ به نقل از ابن عبّاس ـ: ميان على عليه السلام و عثمان، گفتگويى در گرفت . عثمان گفت : من چه كنم كه قريش ، ۳ شما (بنى هاشم) را دوست ندارند . شما در جنگ بدر از آنها هفتاد تن را كشتيد ؛ هفتاد نفرى كه سيمايشان چون گوشواره هاى زرين بود و بينى شان پيش از لب هايشان آب مى نوشيد ۴ . ۵
2 ـ حسادت
۱۵۶.الأمالى ، مفيد ـ به نقل از ابو هيثم بن تَيَّهان ، پيش از جنگ جمل ـ :اى اميرمؤمنان! حسادت قريش بر تو ، دو گونه است : نيكان آنها به سبب همچشمى در فضيلت و يا بلندىِ مرتبت ، حسادت ورزيدند و بدكاران آنها بدخواهانه بر تو حسد بردند .
1.الكافى : ج۸ ص۱۸۹ ح۲۱۶ .
2.الإمام الصادق عليه السلام : وَاللّه ِ ما بايَعَ عَلِيٌّ عليه السلام حَتّى رَأَى الدُّخانَ قَد دَخَلَ عَلَيهِ بَيتَهُ (الشافى : ج ۳ ص ۲۴۱) .
3.هرجا سخن از «قريش» در برابر على عليه السلام باشد ، مقصود، «قريش سياسى» يا همان قُريشيانِ غير بنى هاشم اند . (م)
4.كنايه از تكبّر و بزرگ منشى آنهاست ، همچون «باد در دماغ داشتن» در فارسى . (م)
5.نثر الدرّ : ج۲ ص۶۸ .