به خلافكارى هاى عثمان ، پايان دهند . گويا او پس از قتل عثمان ، انتظارى جز نشستن بر مسند خلافت ندارد . برخى از طرفداران او نيز بر اين پندارند ، از جمله ، سودان بن حُمران ، كه چون از قتل عثمان فارغ شد ، از خانه عثمان بيرون آمد و فرياد برآورد كه :
طلحة بن عبيد اللّه كجاست؟ پسر عفّان را كشتيم . ۱
عايشه نيز چنين است . او نيز در انتظار بر كشيدن خويشان خود است . جمله معروف او اين است :
پير خِرِفت را بكشيد ، كه كفر ورزيده است . ۲
و آن گاه كه عثمان كشته مى شود و ورق برمى گردد ، در موضعى ديگر مى ايستد . عمرو بن عاص وزبير نيز از اين گونه كسان اند .
3 . هم گامان فرصت طلب عثمان
برخى همراه و هم رأى عثمان اند ؛ امّا در اين حادثه ، نه ياور ، كه در هم شكننده او و تلاشگر بر ضدّ اويند (اگر چه به طور غير مستقيم) ؛ و اين از عبرت هاى شگفت تاريخ است .
معاويه را بايد شاخص اين گروه دانست ؛ يعنى به واقع ، معاويه و حزب او چنين اند . حقيقتْ اين است كه او در قتل عثمان ، دستى تأثيرگذار دارد . معاويه به راحتى مى تواند گروهى را براى حفاظت از خليفه از شام گسيل بدارد و يا براى نبرد با مخالفان ، كسانى را بفرستد ؛ ولى چنين نمى كند . حتّى آن گاه كه عثمان از وى يارى مى طلبد ، به تنهايى به مدينه مى آيد . عثمان هم قصد او را از آمدن ، در مى يابد و به او مى گويد :
تو مى خواهى كه من كشته شوم و سپس بگويى : من ولىّ خونم! ۳