231
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

سياست نيست ؛ بلكه خدعه ، نيرنگ ، فريب و به تعبير امام صادق عليه السلام ، «نكراء» است . ۱

اصلاحات علوى

با اين نگرش به حكومت و حاكميت ، و با اين تفسير از سياست ، على عليه السلام زمام امور را به دست مى گيرد و بر اين اساس ، پس از دست يافتن به قدرت سياسى ، بى درنگ ، اصلاحات حكومتى را با شعار «عدالت اجتماعى و اقتصادى» آغاز مى كند . او هدف از پذيرش حكومت را «ايجاد اصلاحات و احقاق حقوق پايمال شده» اعلام كرده بود .

سياست علوى در رويارويى با انحراف ها

امام على عليه السلام ، با آنچه در جـامعه گذشتـه است ، آشنـايى ژرف و دقيقى دارد ، از چگونگى آنچه بر مردم رفته است ، دقيقاً آگاه است ، و چه سانىِ خوگرفتن مردم با انحراف ها را مى داند ، و اكنون ، آهنگ اصلاح دارد ؛ هم عمق فاجعه را مى داند و هم دشوارى زدودن آن را از زواياى جامعه . از اين رو ، على عليه السلام ، نه شتاب زده عمل كرد و نه بى برنامه . او اصلاحاتى را كه بايد انجام مى داد ، دو دسته كرد :
1 . مبارزه با فساد ادارى و اقتصادى ؛
2 . مبارزه با انحراف هاى فرهنگى .

سياست اصلاح ادارى و اقتصادى

على عليه السلام ، برخورد با انحراف هاى ادارى و اقتصادى و مبارزه با مفاسد ادارى و اقتصادى را از نخستين روزهاى حكومت ، آغاز كرد . كارگزاران ناشايسته ، فسادآفرين و زشت كردار را از كار بركنار كرد و اموال به يغما رفته از بيت المال را باز گرداند .
امام ، در آغازين روز خلافت ، با اشارتى تأمّل برانگيز ، آهنگ سياست اصلاحى خود را باز گفت :

1.الكافى : ج ۱ ص ۱۱ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
230

آن در عرف سياسى حكومت هايى است كه بر مبانى ارزشى استوار نيستند و معيار حق و باطل ، جهت دهنده آنها در رفتار و تعاملْ نخواهد بود . اُسوالد اِشپنكلر ، در وصفى از چهره سياست مدار ، مى گويد : «سياست مدار فطرى ، كارى به حق يا باطل بودن اُمور ندارد» . ۱
معاويه ، بنيادگذار اين نگرش به سياست در تاريخ اسلام است . او بر اين پايه و با تكيه بر شعار «الملك عقيم ؛ ۲ سياست ، نازاست» ، براى چنگ انداختن به قدرت و حراست از قدرتِ به دست آمده ، حاضر بود دست به هر كارى بزند و هر كار ناشايستى را انجام دهد و هر نوع ابزار زشتى را به كار گيرد .

سياست علوى

سياست در نگاه على عليه السلام ، اداره استوار جامعه بر اساس معيارهاى الهى ، و حركتى حق مدارانه است . او كه مى گويد :
المُلكُ سياسَةٌ .۳كشوردارى ، سياست است .
و هرگز براى رسيدن به قدرت و حراست از قدرتِ به دست آمده ، هر كارى را روا نمى داند ؛ بلكه به عكس ، او توسّل به ابزار نامشروع را حتى به بهاى از دست دادن قدرت صحيح نيز جايز نمى داند .
بر پايه آموزه هاى علوى ، سياست ، شناخت و بهره ورى از ابزارهاى مشروع در اداره جامعه و تأمين رفاه مادّى و معنوى مردم است . به ديگر سخن ، در آموزه هاى علوى ، به كارگيرى شيوه هاى نامشروع و ابزارِ به ظاهر كارآمد ، امّا به واقع ناصحيح ،

1.سياست : ص ۶ .

2.الأمالى ، صدوق : ص ۱۳۲ ح ۱۲۵ .

3.غرر الحكم : ح ۱۷ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189431
صفحه از 896
پرینت  ارسال به