رو راستى با مردمان را اصل قويم حاكميتش قرار داده بود و از آغازين روزها تا لحظه هاى شهادت ، بر آن استوار مانْد . بى گمان ، صداقت ، از مهم ترين عوامل جاذبه هاى جاودانى حكومت على عليه السلام بر دل ها و بر رواق تاريخ بوده ، و نيز مرز روشن و فرقِ فارق سياست علوى و اموى است .
2 . حق مدارى
حق محورى ، مظهر صداقت سياسى در حكومت علوى است . حق مدارى ، جلوه والاى استوارْ گامى آن بزرگوار در صداقت سياسى است . حق گرايى و حق مدارى ، در جاىْ جاىِ حكومت كوتاه آن بزرگوار ، به روشنى پيداست . على عليه السلام جز به حق نمى انديشد و آهنگى جز احقاق حق ندارد .
3 . قانون گرايى
قانون ، رشته استوار پيوندآفرين لايه هاى مختلف جامعه است . سخن از بى قانونى نيست كه جامعه اى چنين ، جنگل است ، نه جامعه انسانى . سخن از جايگاه قانون است و چگونگى نگاه حاكمان و مردمان به آن . حرمت قانون ، در نگاه امام على عليه السلام بى بديل است .
موضع على عليه السلام ، به روشنى ، نشان دهنده آن است كه او خود را در برابر قانون ، صاحب اختيار نمى داند . چنين بود كه سازشكارى را برنمى تابيد و با «مداهنه» در سياست ، مبارزه مى كرد و با باطل گرايى و حق نمايى و سازشكارى و توجيه ها و تأويل ها كه سرفصل سياست اموى بود ، به شدّتْ مخالفت مى كرد .
4 . انضباط ادارى
نظم در امور و انضباط در رفتار ، سفارش مكرّر و مؤكّد امام على عليه السلام است . اين آموزه بدان حد مهم است كه امام ، در بستر شهادت ـ كه طبيعى است در آن هنگامه ، مهم ترين و ضرورى ترين و كارآمدترين سفارش هاى خويش را فرموده باشد ـ ، بر نظم در امور تأكيد مى كند .