ب ـ كنار نهادن كارگزاران عثمان
۱۹۳.تاريخ اليعقوبى :على عليه السلام ، كارگزاران عثمان را از شهرها بر كنار كرد ، بجز ابو موسى اشعرى را كه مالك اشتر ، درباره اش صحبت كرد و وى را بر جاى گذارْد . ۱
۱۹۴.الاختصاص :مردم نزد على عليه السلام گرد آمدند و به وى گفتند : براى مخالفانت فرمان حكمرانى صادر كن ، آن گاه ، آنان را كنار گذار . على عليه السلام فرمود : «مكر و نيرنگ و خيانت ، در آتش اند» . ۲
ج ـ بازگرداندن ثروت هاى عمومى
۱۹۵.امام على عليه السلامـ از سخنان او درباره بازگرداندن زمين هايى كه عثمان به تيول بنى اميه درآورده بود ، به مسلمانان ـ: به خداوند سوگند ، اگر هر تيولى را بيابم كه با آن ، زنان به تزويج درآمده و كنيزكان خريدارى شده باشند ، آن را بازخواهم گرداند . به درستى كه در عدالت ، گشايش است و آن كه عدالت بر او تنگ باشد ، ستم بر او تنگ تر خواهد بود . ۳
د ـ دشوارى پاره اى اصلاحات
۱۹۶.امام على عليه السلام :اگر پاهايم در اين لغزشگاه استوار ماند ، امورى را تغيير خواهم داد . ۴
1.تاريخ اليعقوبى : ج۲ ص۱۷۹ .
2.الاختصاص : ص۱۵۰ .
3.الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن كَلامٍ لَهُ فيما رَدَّهُ عَلَى المُسلِمينَ مِن قَطائِعِ عُثمانَ ـ : وَاللّه ِ لَو وَجَدتُهُ قَد تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ ، ومُلِكَ بِهِ الإِماءُ ؛ لَرَدَدتُهُ ، فَإِنَّ فِي العَدلِ سَعَةً ، ومَن ضاقَ عَلَيهِ العَدلُ فَالجَورُ عَلَيهِ أضيَقُ (نهج البلاغة : خطبه ۱۵) .
4.عنه عليه السلام : لَو قَدِ استَوَت قَدَمايَ مِن هذِهِ المَداحِضِ لَغَيَّرتُ أشياءَ (نهج البلاغة : حكمت ۲۷۲) .