277
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

ك ـ قاطعيت در برابر كارگزاران

1 . اشعث بن قيس ۱

۲۱۱.نثر الدرّ :[ امام على عليه السلام ] به اشعث بن قيس فرمود : «آنچه [از اموال بيت المال] بر عهده توست ، ادا نما ؛ و گرنه تو را با شمشير خواهم زد» .
او نيز آنچه بر عهده اش بود ، ادا كرد . ۲

2 . زياد بن ابيه

۲۱۲.امام على عليه السلامـ از نامه اش به زياد بن ابيه ـ: به خدا سوگند ياد مى كنم ، سوگندى راستين ، كه اگر به من خبر رسد كه در ثروت مسلمانان خيانت كرده اى ، كم يا زياد ، چنان بر تو سخت بگيرم كه تو را اندكْ مال كند ، و بارِ هزينه عيال بر دوشت سنگينى كند و خوار و پريشانْ حال شوى . والسلام! ۳

ل . كنار نهادن كارگزاران خيانت پيشه

۲۱۳.الاستيعاب :على عليه السلام بر شهرها ، دينداران و امانت پيشگان را مى گماشت و اگر خيانتى از يكى از آنان به وى مى رسيد ، برايش مى نوشت : «در حقيقت ، شما را از جانب پروردگارتان پند و اندرزى آمده است . پس پيمانه و ترازو را دادگرانه تمام نَهيد ، و اموال مردم را كم مدهيد و در زمين ، به فساد سر برمداريد . اگر مؤمن باشيد ،

1.كارگزار عثمان بود كه امام على عليه ‏السلام پس از خلافتش او را عزل كرد .

2.نثر الدرّ : قالَ [عَلِيٌّ عليه السلام ] لِلأَشعَثِ بنِ قَيسٍ : أدِّ وإلّا ضَرَبتُكَ بِالسَّيفِ . فَأَدّى ما كانَ عَلَيهِ ، فَقالَ لَهُ : مَن كانَ عَلَيكَ لَو كُنّا ضَرَبناكَ بِعَرضِ السَّيفِ ؟ فَقالَ : إنَّكَ مِمَّن إذا قالَ فَعَلَ (نثر الدرّ : ج۱ ص۲۹۲) .

3.الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن كِتابِهِ إلى زِيادِ بنِ أبيهِ ـ : إنّي اُقسِمُ بِاللّه ِ قَسَما صادِقا ، لَئِن بَلَغَني أنَّكَ خُنتَ مِن فَيءِ المُسلِمينَ شَيئا صَغيرا أو كَبيرا ، لَأَشُدَّنَّ عَلَيكَ شِدَّةً تَدَعُكَ قَليلَ الوَفر ، ثَقيلَ الظَّهرِ ، ضَئيلَ الأَمرِ . وَالسَّلامُ (نهج البلاغة : نامه ۲۰) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
276

به مالى كه در اختيار دارند ، دست نگشايند ، و حجّتى است بر آنها ، اگر فرمانت را نپذيرفتند يا در امانت ، خيانت ورزيدند . ۱

ط ـ برگزيدن ديده بان براى مراقبت از كارگزاران

۲۰۹.امام على عليه السلامـ در سفارش نامه اش به مالك اشتر ـ: آن گاه ، در امر كارگزارانت بنگر و آنان را با آزمودن ، به كار گير ... و رفتار آنان را وارسى كن . ديده بانانى صداقت پيشه و وفادار به سويشان گسيل دار ؛ چرا كه وارسى پنهانى ، آنان را به امانتدارى و ملايمت با شهروندان وا دارد ؛ و خود را از كارگزارانت واپاى . اگر يكى از آنها دست به خيانتى زد و گزارش ديده بانان تو بر آن خيانت ، هم داستان بود ، بدين گواه ، بسنده كن و كيفر او را با تنبيه بدنى بدو برسان و از كارى كه كرده است ، بازخواست نما . پس او را خوار بدار و خيانتكار شمار و طوق بدنامى را در گردنش بياويز . ۲

ى ـ تشويق درست كار و تنبيه خطاكار

۲۱۰.امام على عليه السلامـ در سفارش نامه اش به مالك اشتر ، هنگامى كه او را بر حكومت مصر گماشت ـ: نيكوكار و بدكار ، نزدِ تو يكسان نباشند ؛ چرا كه اين كار ، نيكوكاران را از نيكى باز دارد و بدكاران را به بدى وا دارد ، و درباره هريك از آنان ، به چيزى پايبند باش كه خود بدان پايبند است . ۳

1.الإمام عليّ عليه السلام ـ في عَهدِهِ إلى مالِكٍ الأَشتَرِ ـ : ثُمَّ أسبِغ عَلَيهِمُ الأَرزاقَ ؛ فَإِنَّ ذلِكَ قُوَّةٌ لَهُم عَلَى استِصلاحِ أنفُسِهِم ، وغِنىً لَهُم عَن تَناوُلِ ما تَحتَ أيديهِم ، وحُجَّةٌ عَلَيهِم إن خالَفوا أمرَك أو ثَلَموا أمانَتَكَ (نهج البلاغة : نامه ۵۳) .

2.عنه عليه السلام ـ في عَهدِهِ إلى مالِكٍ الأَشتَرِ ـ : ثُمَّ انظُر في اُمورِ عُمّالِكَ فَاستَعمِلهُمُ اختِبارا . . . ثُمَّ تَفَقَّد أعمالَهُم ، وَابعَثِ العُيونَ مِن أهلِ الصِّدقِ وَالوَفاءِ عَلَيهِم ؛ فَإِنَّ تَعاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِاُمورِهِم حَدوَةٌ لَهُم عَلَى استِعمالِ الأَمانَةِ ، وَالرِّفقِ بِالرَّعِيَّةِ ، وتَحَفَّظ مِنَ الأَعوانِ ؛ فَإِن أحَدٌ مِنهُم بَسَطَ يَدَهُ إلى خِيانَةٍ اِجتَمَعَت بِها عَلَيهِ عِندَكَ أخبارُ عُيونِكَ ، اكتَفَيتَ بِذلِكَ شاهِدا ، فَبَسَطتَ عَلَيهِ العُقوبَةَ في بَدَنِهِ ، وأخَذتَهُ بِما أصابَ مِن عَمَلِهِ ، ثُمَّ نَصَبتَهُ بِمَقامِ المَذَلَّةِ ، ووَسَمتَهُ بِالخِيانَةِ ، وقَلَّدتَهُ عارَ التُّهَمَةِ (نهج البلاغة : نامه ۵۳) .

3.عنه عليه السلام ـ في عَهدِهِ إلى مالِكٍ الأَشتَرِ ـ : ولا يَكونُ المُحسِنُ وَالمُسيءُ عِندَكَ بِمَنزِلَةٍ سَواءٍ ؛ فَإِنَّ في ف ذلِكَ تَزهيدا لاِهلِ الإِحسانِ فِي الإِحسانِ ، وتَدريبا لِأَهلِ الإِساءَةِ عَلَى الإِساءَةِ . وألزِم كُلّاً مِنهُم ما ألزَمَ نَفسَهُ (نهج البلاغة : نامه ۵۳) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189443
صفحه از 896
پرینت  ارسال به