301
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

فصل هشتم : سياست هاى امنيتى

الف ـ اهمّيت امنيت

۲۷۰.امام على عليه السلام :بدترينِ شهرها ، شهرى است كه در آن ، امنيت و آبادانى نيست . ۱

۲۷۱.امام على عليه السلام :مردم را چاره اى از حكمرانى نيكْ رفتار يا فاجر نيست كه در حكومتش مؤمن ، كار خود كند و كافر ، بهره خود بَرَد و خداوند هر يك را به سرانجام مقدّرش برساند و بدان وسيله ، ثروت هاى عمومى فراهم آيد ، و با دشمنْ پيكار گردد ، و راه ها امن شود ، و حقوق ناتوان از توانمند ستانده شود ، تا آن جا كه نيكورفتار ، آسوده باشد و از گزند تبهكار ، در امان مانَد . ۲

ب ـ كسب اطّلاعات

۲۷۲.امام على عليه السلامـ در نامه اش به كارگزارانش ـ: به نام خداوند بخشنده مهربان . از بنده خدا على ، پيشواى مؤمنان ، به هر آن كس از كارگزاران كه نامه ام را بخواند . پس از حمد و سپاس الهى ؛ مردانى با ما بيعت داشتند و [ اينك ]گريخته اند . پس گمان مى بريم كه

1.الإمام عليّ عليه السلام : شَرُّ البِلادِ بَلَدٌ لا أمنَ فيهِ ، ولا خِصبَ (غرر الحكم : ح۵۶۸۴) .

2.عنه عليه السلام : لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أميرٍ بَرٍّ أو فاجِرٍ ؛ يَعمَلُ في إمرَتِهِ المُؤمِنُ ، ويَستَمتِعُ فيهَا الكافِرُ ، ويُبَلِّغُ اللّه ُ فيهَا الأَجَلَ ، ويُجمَعُ بِهِ الفَيءُ ، ويُقاتَلُ بِهِ العَدُوُّ ، وتَأمَنُ بِهِ السُّبُلُ ، ويُؤخَذُ بِهِ لِلضَّعيفِ مِنَ القَوِيِّ ؛ حَتّى يَستَريحَ بَرٌّ ، ويُستَراحَ مِن فاجِرٍ (نهج البلاغة : خطبه ۴۰) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
300

ح ـ به پا داشتن حدود ، بر نزديك و دور

۲۶۸.امام باقر عليه السلام :همانا امير مؤمنان دستور داد كه قنبر بر مردى به عنوان حد ، تازيانه زند . قنبر آن حد را افزون كرد و سه تازيانه بيشتر زد . على عليه السلام از قنبر براى مرد تازيانه خورده ، سه تازيانه قصاص گرفت . ۱

ط ـ تسليم در برابر داورى

۲۶۹.الكامل فى التاريخـ به نقل از شعبى ـ: على عليه السلام سپرش را نزد مردى نصرانى يافت . او را پيش شُرَيح آورد و در كنارش نشست و فرمود : «اگر طرف نزاع من مسلمانى بود ، با او برابرى مى كردم» و فرمود : «اين ، سپرِ من است» .
نصرانى گفت : اين ، سپر من است و امير مؤمنان [نيز] ، دروغ نمى گويد!
شريح به على عليه السلام گفت : آيا بيّنه دارى؟
حضرت در حالى كه مى خنديد ، فرمود : «نه» .
نصرانى سپر را برداشت و مقدارى رفت و سپس برگشت و گفت : گواهى مى دهم كه اينها ، دستورات پيامبران است . امير مؤمنان ، مرا نزد قاضى خود برد و قاضى اش بر زيان او حكم كرد .
آن گاه مسلمان شد و اعتراف كرد كه سپر ، از على عليه السلام ، هنگامى كه به صفّين مى رفت ، افتاده است . على عليه السلام از اسلام آوردن او خشنود گشت و سپر و اسبى به وى بخشيد و آن نصرانى ، در جنگ با خوارج ، به همراه او حضور يافت . ۲

1.الإمام الباقر عليه السلام : إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام أمَرَ قَنبَرا أن يَضرِبَ رَجُلاً حَدّا ، فَغَلُظَ قَنبَرٌ فَزادَهُ ثَلاثَةَ أسواطٍ ، فَأَقادَهُ عَلِيٌّ عليه السلام مِن قَنبَرٍ ثَلاثَةَ أسواطٍ (الكافى : ج۷ ص۲۶۰ ح۱) .

2.الكامل فى التاريخ : ج۲ ص۴۴۳ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189104
صفحه از 896
پرینت  ارسال به