311
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

و ـ اخلاق جنگ

1 . پرهيز از آغاز كردن پيكار

۲۹۵.امام على عليه السلامـ در نامه اش به مالك اشتر ، پيش از رُخداد صفّين ـ: بپرهيز از اين كه با اين گروه ، نبرد را آغاز كنى ، مگر آن كه آنان آغاز كنند ، تا اين كه با آنان رو در رو شوى و سخن آنان را بشنوى ؛ و بدى هاى آنان ، تو را به نبرد وا ندارد ، قبل از دعوت آنان [ به هدايت ]و مكرّر ، راه بهانه جويى را بر آنان بستن . ۱

2 . مصونيت سياسى فرستادگان

۲۹۶.امام على عليه السلامـ اگر بر مردى از دشمنْ دست يافتيد و او ادّعا داشت كه فرستاده به سوى شماست ، اگر اين امر از او محرز شد و شاهدى بر آن آورد ، پس به او آسيبى مرسانيد تا پيغامش را برسانَد و نزد يارانش باز گردد ؛ امّا اگر شاهدى بر سخنش نيافتيد ، اين ادّعا را از او نپذيريد . ۲

3 . اقامه حجّت ، پيش از نبرد

۲۹۷.السنن الكبرىـ به نقل از براء بن عازب ـ: على عليه السلام مرا به سوى خوارج در نهروان فرستاد . پيش از كارزار ، سه مرتبه آنان را [ به هدايتْ] دعوت نمودم . ۳

1.الإمام عليّ عليه السلام ـ في كِتابِهِ إلى مالِكٍ الأَشتَرِ قَبلَ وَقعَةِ صِفّينَ ـ : إيّاكَ أن تَبدَأ القَومَ بِقِتالٍ إلّا أن يَبدَؤوكَ ، حَتّى تَلقاهُم ، وتَسمَعَ مِنهُم ، ولا يَجرِمَنَّكَ شَنَآنُهُم عَلى قِتالِهِم قَبلَ دُعائِهِم وَالإِعذارِ إلَيهِم مَرَّةً بَعدَ مَرَّةٍ ! (وقعة صفّين : ص۱۵۳) .

2.عنه عليه السلام : إن ظَفِرتُم بِرَجُلٍ مِن أهلِ الحَربِ فَزَعَمَ أنَّهُ رَسولٌ إلَيكُم ؛ فَإِن عُرِفَ ذلِكَ مِنهُ وجاءَ بِما يَدُلُّ عَلَيهِ فَلا سَبيلَ لَكُم عَلَيهِ حَتّى يُبلِغَ رَسالاتِهِ ويَرجِعَ إلى أصحابِهِ ، وإن لَم تَجِدوا عَلى قَولِهِ دَليلاً فَلا تَقبَلوا مِنهُ (دعائم الإسلام : ج۱ ص۳۷۶) .

3.السنن الكبرى : ج۸ ص۳۰۹ ح۱۶۷۳۹ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
310

آدمى به راستى و حقيقت ، پيش از ارتكاب اين خصلت ها (فرار از نبرد) ، بهتر است از درآميختن با اين خصلت ها و پذيرش آنها . ۱

ه ـ نيرنگ

۲۹۳.امام باقر عليه السلام :به درستى كه على عليه السلام مى فرمود : «اگر پرندگان ، مرا برُبايند ، برايم دوست داشتنى تر است از اين كه چيزى را به پيامبر خدا نسبت دهم كه نفرموده است . از پيامبر خدا شنيدم كه در روز [ جنگ] خندق مى فرمود : جنگ ، نيرنگ است . مى فرمود : هر گونه كه مى خواهيد ، سخن بگوييد » . ۲

۲۹۴.الكافىـ به نقل از عدى بن حاتم ـ: به درستى كه اميرمؤمنان،هنگامى كه در صفّين با معاويه رو در رو شد، صدايش را بلند مى كرد تا يارانش بشنوند ومى فرمود : «به خدا سوگند ، معاويه و يارانش را خواهم كُشت!» . آن گاه در آخر سخن ، صدايش را آهسته مى كرد و مى گفت : «إن شاء اللّه !» .
من نزديك ايشان بودم و گفتم : اى اميرمؤمنان! به درستى كه سوگند ياد كردى بر آنچه انجام مى دهى . آن گاه «ان شاء اللّه » گفتى . مقصودت از اين ، چه بود؟
فرمود : «جنگ ، نيرنگ است و من نزد مؤمنان ، دروغگو نيستم . خواستم تا يارانم را بر دشمن بشورانم تا سُستى نكنند و [ به نبردِ] با آنان ، رغبت پيدا كنند . پس در آينده، داناترين آنان، از اين سخنْ سود بَرَد . إن شاء اللّه !». ۳

1.الإمام عليّ عليه السلام : لِيَعلَمِ المُنهَزِمُ بِأَنَّهُ مُسخِطٌ رَبَّهُ ، وموبِقٌ نَفسَهُ ، إنَّ فِي الفِرارِ مَوجِدَةَ اللّه ِ، وَالذُّلَّ اللّازِمَ ، وَالعارَ الباقِيَ ، وفَسادَ العَيشِ عَلَيهِ . وإنَّ الفارَّ لَغَيرُ مَزيدٍ في عُمُرِهِ ، ولا مَحجوزٌ بَينَهُ وبَينَ يَومِهِ ، ولا يُرضي رَبَّهُ . ولَمَوتُ الرَّجُلِ مَحقا قَبلَ إتيانِ هذِهِ الخِصالِ خَيرٌ مِنَ الرِّضى بِالتَّلبيسِ بِها ، وَالإِقرارِ عَلَيها ! (الكافى : ج۵ ص۴۱ ح۴) .

2.الإمام الباقر عليه السلام : إنّ عَلِيّا عليه السلام كانَ يَقولُ: لَأَن تَخَطَّفَنِي الطَّيرُ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أقولَ عَلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ما لَم يَقُل ، سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَقولُ في يَومِ الخَندَقِ: الحَربُ خُدعَةٌ . يَقولُ: تَكَلَّموا بِما أرَدتُم (تهذيب الأحكام : ج۶ ص۱۶۲ ح۲۹۸) .

3.الكافى : ج ۷ ص ۴۶۰ ح ۱ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163497
صفحه از 896
پرینت  ارسال به