آزُردن على عليه السلام آزردن خداوند است و آزردن خداوند ـ كه نامش شكوهمند است ـ ، هلاك كننده و بيرون برنده از ايمان است. خداوند عز و جل فرمود : «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِى الدُّنْيَا وَ الْأَخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا ؛۱بى گمان، كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى رسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت مى كند و برايشان عذابى خفّت آور آماده ساخته است» .
از اين گونه احاديث كه آورديم ، با همان مضامينى كه بر حقّانيت اميرمؤمنان و خطاكارىِ مخالفانش دلالت كنند، بسيار است كه اگر بخواهيم همه را گرد آوريم ، كتابى قطور مى شود و سخن به درازا مى كشد و آنچه در اين جا آورديم ، براى اثبات حقّانيت و هدفى كه آرزو مى كنيم ، بس است ـ اگر خداوند متعال بخواهد ـ . ۲
همچنين در پى گفتار شيخ مفيد ، اين سخن ابن ابى الحديد ، درخورِ توجّه است كه مى گويد :
امامتِ پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ، حقّ امام على عليه السلام بود و اگر او [ پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ]شمشير مى كشيد ، بى ترديد ما حكم به خطاكارى و هلاكت تمام كسانى مى كرديم كه با او مخالفت كردند ؛ زيرا از پيامبر خدا احاديث صحيحى به اثبات رسيده است كه : «على با حق است و حق با على است و حق ، آن جا مى چرخد كه على بچرخد» و بارها به على عليه السلام فرمود : «جنگ با تو، جنگ با من است و آشتىِ با تو آشتىِ با من». ۳