339
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

او مى گفت : ما درباره خون عثمان ، كوتاهى كرديم و امروز ، چيزى را شايسته تر از اين نمى يابيم كه خونمان را در راه عثمان بريزيم.
طلحه در سال 36 هجرى ، در جنگ جمل و با اصابت تير از پشتِ سر ، به دست مروان بن حكم كشته شد.

ج ـ زبير بن عوّام

زُبير بن عَوّام ، پسر عمه پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام است . او چهارمين يا پنجمين نفرى بود كه اسلام آورد ، از ياران شجاع و سرشناس پيامبر اسلام بود و در تمام جنگ هاى او شركت داشت و چندين بار مجروح شد. رجاليان اهل سنّت ، او را از عشره مبشّره (ده تنِ بشارت داده شده به بهشت) مى شمرند. وى بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله از بيعت با ابو بكر ، سر باز زد و در زمره ياران اوّليه و خاصّ امام على عليه السلام بود . زبير بنا بر بعضى اقوال ، در دفن حضرت فاطمه عليها السلامشركت داشت كه به گونه اى نشان دهنده نزديك بودن او به على عليه السلام است. او يكى از اعضاى شوراى شش نفره اى بود كه عمر ، آنان را نامزد خلافتْ ساخته بود ؛ ولى او به نفع امام على عليه السلام كناره گرفت.
زبير ، داماد ابو بكر بود ؛ ولى سال هاى بسيارى از عمر خود را در كنار امام على عليه السلام گذراند. امام على عليه السلام درباره او فرمود:
زبير ، هميشه از ما اهل بيت بود تا آن زمان كه فرزند نامبارك او ، عبد اللّه ، بزرگ شد .۱
و اين ، خود نشان دهنده فتنه انگيزى عبد اللّه است كه به آن اشاره خواهد شد.
زبير در زمان عثمان، به ثروت بسيار زيادى دست يافت، به گونه اى كه هنگام مرگ ، پنجاه هزار دينار، يك هزار اسب و يك هزار غلام و كنيز داشت ؛ ولى عهده دار مقام و منصبى نبود.
زبير از كسانى بود كه به شورشيانى كه عليه عثمان قيام كرده بودند ، كمك مى كرد و در حقيقت ، خواهان قتل عثمان بود تا خود به خلافت برسد.

1.نهج البلاغة : حكمت ۴۵۳ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
338

قبل از هجرت ، بين او و زبير ، عقد برادرى بسته شد . او تاجر بود و هنگام جنگ بدر ، براى تجارت به شام رفته بود .
رجاليان اهل سنّت ، او را ستوده اند و از عشره مبشّره (ده نفر مژده داده شده به بهشت) دانسته اند.
بعد از رحلت پيامبر خدا ، خلفاى سه گانه ، احترام او را نگاه مى داشتند. عمر ، او را به عضويت شوراى شش نفره خود درآورد ؛ ولى او به نفع عثمان ، از خلافت كناره گرفت . طلحه بسيار باهوش و سياستمدار بود و در زمان عثمان ، به سبب اموال بى حسابى كه عثمان به او داده بود ، ثروت بى شمارى به دست آورد. يك بار عثمان ، پنجاه هزار درهم بدهىِ او را [ به بيت المال ]بخشيد و گفت : تا كمكى باشد به جوان مردىِ تو!
او از زمينداران بزرگ بود ، به گونه اى كه درآمد غلّه او از عراق ، چهارصد تا پانصد هزار دينار و از [ ناحيه ]سَرات ، ده هزار دينار بود.
ثروت باقى مانده او پس از مرگ ، سى ميليون درهمْ تخمين زده مى شود.
عثمان با اين كه او را بزرگ مى داشت ، به او مَسند و رياستى نبخشيد ؛ زيرا در اين جهت ، بيشتر به خويشان و اطرافيان خود (بنى اُميّه) توجّه داشت . از اين رو ، رابطه طلحه با او به سردى گراييد، همان طور كه عثمان از مهم ترين پشتيبان قبلى خود ، عبد الرحمان بن عوف نيز كناره گرفت.
طلحه ، خود ، ادّعاى خلافت داشت . لذا نامه هايى به بصره ، كوفه و ديگر نواحى نوشت و مردم را براى قتل عثمان تحريك كرد . وى قبل از كشته شدن عثمان ، بيت المال را در دست گرفته بود ؛ ولى بعد از آن به دليل اتّهام شركت در قتل عثمان ، نتوانست رسماً ادعاى خلافت كند ، با امام على عليه السلام بيعت كرد ؛ و شگفت آن كه او نخستين بيعت كننده بود.
طلحه كه علاوه بر دست نيافتن به خلافت ، از امتيازات زمان عثمان هم محروم شده بود ، با امام على عليه السلام به مخالفت برخاست و با همراهى زبير و عايشه و ديگران ، جنگ جمل را به راه انداخت .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 165164
صفحه از 896
پرینت  ارسال به