371
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

زدنى سخت و مجازاتى شديد، آزار و اذيّت كردند ، از بصره بيرون راندند ، درحالى كه او پيرمردى است از چهره هاى سرشناس انصار و اهل فضيلت. براى او حرمتى نگه نداشتند و سِنْديان را ـ كه مردانى صالح بودند ـ به قتل رساندند و حُكَيم بن جَبَله را چون براى خدا نسبت به آنان خشم گرفته بود، ظالمانه و با دشمنى كشتند و پس از آن كه پيروان من از دست آنان گريختند ، تعقيبشان كردند و آنان را در هر پَستى و بلندى اى گرفتند و با شكنجه و زجر، گردن زدند. آنها را چه شده است؟! «خداوند ، آنان را بكُشد . كى [به سوى حق ]بازگردانده مى شوند»۱ .
اى بندگان خدا! به سويشان بشتابيد و چون شير ، بر آنان يورش ببريد ؛ چرا كه آنان ، اشرارند و كسانى كه آنها را بر باطلْ يارى مى دهند نيز از اشرارند. با شكيبايى و به حساب خدا گذاردن و آمادگى روحى خود ، با آنان رو به رو شويد. به راستى كه شما مبارزه جو و پيكاركننده ايد و جان خويش را براى ضربه شمشير و نيزه و جنگ با هماوردان ، آماده ساخته ايد.
هركس به هنگام سختى در خود ، آرامشى احساس كرد و به هنگام رو در رويى ، در خود ، شجاعتى يافت و در برادرش سستى و هراسى ديد ،از او حمايت كند ، چنان كه از خود حمايت مى كند كه اگر خدا مى خواست ، او را مانند وى قرار مى داد». ۲

1.توبه : آيه ۳۰ .

2.الجمل : إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام أنظَرَهُم جأصحابَ الجَمَلِج ثَلاثَةَ أيّامٍ ؛ لِيَكُفّوا ويَرعَووا ، فَلَمّا عَلِمَ إصرارَهُم عَلَى الخِلافِ قامَ في أصحابِهِ فَقالَ : عِبادَ اللّه ِ ! اِنهَدوا إلى هَؤلاءِ القَومِ مُنشَرِحَةً صُدورُكُم ، فَإِنَّهُم نَكَثوا بَيعَتي ، وقَتَلوا شيعَتي ، ونَكَّلوا بِعامِلي ، وأخرَجوهُ مِنَ البَصرَةِ بَعدَ أن آلَموهُ بِالضَّربِ المُبَرِّحِ ، وَالعُقوبَةِ الشَّديدَةِ ، وهُوَ شَيخٌ مِن وُجوهِ الأَنصارِ وَالفُضَلاءِ ، ولَم يَرعَوا لَهُ حُرمَةً ، وقَتَلُوا السَّبابِجَةَ رِجالاً صالِحينَ ، وقَتَلوا حُكَيمَ بنَ جَبَلَةَ ظُلما وعُدوانا ؛ لِغَضَبِهِ للّه ِِ ، ثُمَّ تَتَبَّعوا شيعَتي بَعدَ أن هَرَبوا مِنهُم وأخَذوهُم في كُلِّ غائِطَةٍ ، وتَحتَ كُلِّ رابِيَةٍ ، يَضرِبونَ أعناقَهُم صَبرا ، ما لَهُم؟ «قَـتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» ! ! فَانهَدوا إلَيهِم عِبادَ اللّه ِ ، وكونوا اُسودا عَلَيهِم ؛ فَإِنَّهُم شِرارٌ ، ومُساعِدوهُم عَلَى الباطِلِ شِرارٌ ، فَالقَوهُم صابِرينَ مُحتَسِبينَ مَوَطِّنينَ أنفُسَكُم ، إنَّكُم مُنازِلونَ ومُقاتِلونَ ، قَد وَطَّنتُم أنفُسَكُم عَلَى الضَّربِ وَالطَّعنِ ومُنازَلَةِ الأَقرانِ . فَأَيُّ امرِى ءٍ أحَسَّ مِن نَفسِهِ رَبَاطَةَ جَأشٍ عِندَ الفَزَعِ وشَجاعَةً عِندَ اللِّقاءِ ورأى مِن أخيهِ فَشَلاً ووَهنا ، فَليَذُبَّ عَنهُ كَما يَذُبُّ عَن نَفسِهِ ؛ فَلَو شاءَ اللّه ُ لَجَعَلَهُ مِثلَهُ (الجمل : ص۳۳۴) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
370

شما مادرتان عايشه را از خانه بيرون كشيديد و زن هاى خود را [ در خانه ]گذاشتيد و اين ، بزرگ ترين كار زشت شماست . آيا پيامبر خدا از اين كار راضى است كه پرده اى را كه او بر عايشه افكنده ، بدريد و پرده از وى برگيريد؟» .
طلحه گفت: او براى اصلاح آمد.
على عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند ، آن زن ، به كسى كه كارهايش را اصلاح كند ، نيازمندتر است. اى پيرمرد! خيرخواهى را بپذير و به توبه به همراه ننگ ، رضايت ده، پيش از آن كه ننگ با آتشْ همراه شود». ۱

1 / 9

آغاز و پايان جنگ

الف ـ دعاى امام عليه السلام پيش از پيكار

۳۵۹.الجمل:چون امير مؤمنان ديد كه آن گروه ، دشمنى مى ورزند و خونى را كه ريختنش حرام است ، حلال مى شمرَند ، دستانش را به سوى آسمانْ بلند كرد و گفت: «بار خدايا! ديدگان، متوجّه توست و دست ها به سوى تو دراز است و دل ها به سوى تو پر مى كشند و با رفتارهاى نيك به سوى تو تقرّب مى جويند. «بار پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حق داورى كن كه تو بهترينِ داورانى»۲ ». ۳

ب ـ تشويق يارانش به پيكار

۳۶۰.الجمل:امير مؤمنان ، سه روز به جمليان مهلت داد تا دست بردارند و حرمت نگه دارند؛ ولى چون پافشارى آنان را بر مخالفت ديد ، در ميان يارانش برخاست و فرمود:
«اى بندگان خدا! با سينه هاى گشاده ، به سوى اين گروه ، حمله بريد؛ چرا كه آنان بيعتم را شكستند، پيروانم را كشتند، كارگزارم را شكنجه دادند و او را پس از اين كه با

1.الإمامة والسياسة : ج۱ ص۹۵ .

2.اعراف : آيه ۸۹ .

3.الجمل : ص۳۴۱ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189141
صفحه از 896
پرینت  ارسال به